زهرا جعفرزاده| بیستوپنجم تیر امسال، طرح ساماندهی کودکان کار و خیابان برای چندمین بار در سالهای گذشته کلید خورد. همان موقع مسئولان بهزیستی اعلام کردند نزدیک به ٧٠درصد کودکان کار و خیابان اسناد هویتی ندارند و این طرح اجرا میشود، چون حضور این کودکان در خیابان نادرست و حتی مصداقی از کودکآزاری است! آنها اعلام کردند این کودکان خریداری و سر چهارراهها مشغول به کار میشوند. همین موضوع باعث شد تا در تاریخ تعیینشده ونها در خیابانها مستقر شوند و این کودکان را بردند به سه مرکز یاسر، بعثت و یک مرکز ویژه دختران به نام شهدای افسریه که حالا اقامتگاه این کودکان شده است. تصاویری که از مرکز یاسر منتشر شد، حکایت از بالابودن تعداد این کودکان داشت و خبرهایی که پس از آزادی این کودکان رسید، نشان میداد آنجا شرایط خوبی نداشتند. اما اجرای این طرح مثل دفعههای گذشته، با انتقاد سازمانهای مردمنهاد همراه شد، اعتراض اصلی آنها به طرحهای موقتی است که بیشتر از آنکه مفید باشد، به کودکان و خانوادههایشان آسیب میزند. آنها اعلام کردند این طرح برای بیستمین بار است که اجرا میشود، بدون اینکه نتیجهای داشته باشد. البته این بار آنها انتقاد دیگری هم داشتند و آن همکاری یکی از «انجیاو»ها با این طرح بود. همین امر باعث شد تا شبکه یاری کودکان کار و خیابان، به دلیل اقدامات انجامشده از سوی این «انجیاو»، آن را از شبکه حذف کند. حالا حبیبالله مسعودیفرید، معاون اجتماعی سازمان بهزیستی میگوید که طرح با سرعت قبلی اجرا نمیشود، چراکه ظرفیت مراکز محدود است. او در گفتوگو با «شهروند» توضیحات بیشتری درباره سرانجام طرح ساماندهی کودکان کار و خیابان میدهد.
سرنوشت طرح ساماندهی کودکان کار و خیابان به کجا رسید؟ همچنان اجرا میشود یا متوقف
شده است؟
این طرح از خرداد تا شهریور بهطور مداوم انجام شد، الان هم جذب داریم، اما سرعت را پایین آوردهایم، چراکه میخواهیم جذب براساس ظرفیت مراکز ما باشد.
از ابتدای اجرای طرح، چه تعداد کودک از این کودکان به قول شما ساماندهی و در حقیقت جمعآوری شدهاند؟
٣٨٤ نفر در این طرح جذب شدند که ٢٠ تا ٣٠ کودک غیرایرانی همچنان در مراکز یاسر، بعثت و شهدای افسریه ماندهاند، چراکه سرپرستی نداشتهاند و خانوادهای پیگیر کارشان نبود. ما بقیه بچههای غیرایرانی را از طریق اداره اتباع به سفارت معرفی کردیم و با نظارت اداره اتباع به خانوادههایشان برگردانده شدند. ما میخواستیم این بچهها تعیینتکلیف شوند، بههرحال خیلی از آنها غیرقانونی در ایران زندگی میکنند.
این کودکان رد مرز شدند؟
ما هیچ آماری از رد مرز نداریم، تعدادی از خانوادهها خودشان رفتند، اما رد مرز نداشتیم.
چه تعداد از این کودکان غیرایرانیاند؟
حدود ١٠درصد ایرانی و مابقی غیرایرانیاند. ٩٥درصد غیرایرانیها افغانستانی بودند و چنددرصد هم پاکستانی؛ در سالهای گذشته ما حتی کودک بنگلادشی هم داشتیم.
مشخص است که ایرانیها مربوط به کدام شهرها بودند؟
بیشتر شهرها و حاشیههای اطراف تهران.
زمانی که این طرح بشدت درحال اجرا بود، انتقادات زیادی به شرایط نگهداری از کودکان در مراکز میشد. اعلام شد که کودکان در شرایط خوبی نگهداری نمیشوند و محدودیتهای زیادی دارند. قبلا هم بهزیستی اعلام کرده بود که قرار است شهرداری چند مرکز در اختیار بهزیستی قرار دهد، تا این کودکان در آن مراکز اقامت کنند، اما ظاهرا شهرداری همکاری نکرد و کودکان به همان مراکز بهزیستی که از قبل هم کودکانی در آنها زندگی میکردند، منتقل شدند. چرا این اتفاق افتاد؟ از قبل با شهرداری صحبت نشده بود؟
بله، صحبت شده بود، اما متاسفانه شهرداری که قرار بود دو مرکز به ما بدهد، این کار را نکرد. یک هفته قبل از اجرای طرح، شهرداری به ما گفته بود این مراکز را در اختیار قرار میدهد، اما وقتی طرح اجرا شد، این اتفاق نیفتاد و مجبور شدیم بچهها را به همان مراکز خودمان یعنی یاسر، بعثت و شهدای افسریه برای دختران ببریم. روند اینطور بود که بعد از تشکیل پرونده مددکاری، اداره اتباع وارد کار میشد و وضع بچهها را پیگیری میکرد، قرار بود بچههایی که خانواده دارند، به خانواده برگردند و آنهایی که ندارند، در یاسر و مراکز دیگر بمانند.
توانستید به شناسایی کلی درباره این کودکان برسید؟
گزارشهای مددکاری این کودکان در دست است، ما فهمیدیم که این کودکان از کدام بخش و کدام روستای افغانستان وارد ایران میشوند و این گزارشها اطلاعات خوبی به ما داد. اجرای این طرح سبب شد تا خیلیها وارد کار شوند، از نیروی انتظامی تا وزارت بهداشت و حتی شهرداری. تأکید ما همیشه این است که چرا تمام سازمانها وارد کار نمیشوند؟ همه آن ١١دستگاهی که در آییننامه اجرایی این طرح، وظایفی دارند.
در این طرح مشخص شد که بیشتر کودکان در چه بخشی مشغولاند؟ چه تعداد مثلا زباله گردند؟
تعداد زبالهگردها زیاد نبود. ما این بار با مدیریت جلو رفتیم، چارتی برای این بچهها نوشتیم تا بتوانیم خانواده این کودکان را ساماندهی کنیم، بههرحال تا وقتی اینها در ایران زندگی میکنند، نظارتشان با ماست. اگر کودکان تابعیت ایرانی داشته باشند، مثل یک ایرانی با آنها برخورد میشود.
حالا که میگویید سرعت اجرای این طرح کم شده، چه برنامهای برای این بچهها دارید؟
جلسههایی با «انجیاو»ها داشتیم، امروز دومین جلسه را برگزار کردیم و قرار است بهطور مرتب این جلسهها برگزار شود. با «انجیاو»ها صحبت کردیم تا فرآیند شناسایی، جذب، ساماندهی اولیه و توانمندسازی این کودکان و حتی توانمندسازی خانوادهها کامل شود. گفتیم که ما اقدامات اولیه را انجام میدهیم و توانمندسازی را به «انجیاو»ها میسپاریم. در نظر داریم تا تهران را به ٢٠ منطقه تقسیم و هر منطقه را به یکی از «انجیاو»ها واگذار کنیم. در طرح قبلی هم این برنامه را داشتیم، اما تصورمان این بود که هر بچهای یک مدرک هویتی داشته باشد، اما اشکال کار در طرح قبلی این بود که ما منابع کافی نداشتیم. سال گذشته قرار بود ١٨میلیارد تومان به ما بودجه بدهند، اما ١١میلیارد دادند. برآورد ما این است که هر کودک کار و خیابانی، برای ساماندهی نیاز به یک تا یکمیلیون و ١٠٠هزار تومان به صورت ماهانه دارد، اگر هم بخواهیم خود و خانوادهاش را توانمند کنیم و به اشتغال پایدار برسانیم، هر کودک به ١٠ تا ١١میلیون تومان پول نیاز دارد. چرا که خیلی از این کودکان نیاز به مسکن و شرایط اولیه زندگی دارند.
در این طرح به چه اطلاعات جدیدی رسیدید؟
ما اطلاعات خوبی به دست آوردیم. بههرحال تعدادی از این کودکان تازه وارد ایران شده بودند؛ مثلا ٦، ٥ماه قبل. خیلی از آنها اوراق هویتی ندارند، اینها با سواری و به صورت قاچاق وارد ایران میشوند. ما حتی میخواستیم با همکاری شهرداری و با استفاده از بیلبوردها، به مردم اطلاعرسانی کنیم که به جای کمک مستقیم به این بچهها در خیابانها، به «انجیاو»ها کمک کنند.
اما مردم این «انجیاو»ها را نمیشناسند.
رسانهها باید در این زمینه اطلاعرسانی کنند. بههرحال کمکها باید نظاممند باشد. شما اگر دقت کنید، این پولی که به بچهها داده میشود اصلا باعث تغییر در زندگی آنها نمیشود. خانوادهشان حتی یک دمپایی جدید هم برای آنها نمیخرد.
همان موقع که این طرح برگزار شد، در بخش اجرا دیدیم که تنها یکی از «انجیاو»هایی که در زمینه کودکان مهاجر کار کرده بود، دعوت به کار شد و بقیه«انجیاو»ها، اتفاقا انتقاد زیادی به این روند داشتند. چرا «انجیاو»ها گزینش شدند؟
فرآیند اینگونه نبود که تنها یک «انجیاو» بیاید. البته دو «انجیاو» بودند نه یکی. ما با انجمنهای زیادی کار میکنیم. فرمانداری به ما گفت که «انجیاو»هایی را برای همکاری به آنها معرفی کنیم. ما هم حدود ٢٠ «انجیاو» معرفی کردیم، اما فرمانداری از میان تمام اینها، دو «انجیاو» را انتخاب کرد، دلیل هم این بود که ظاهرا «انجیاو»های دیگر، مشکلاتی مثل نداشتن کد اقتصادی و ... داشتند. درنهایت انجمن حامی و انجمن آوای باران وارد کار شدند. اینها را فرمانداری انتخاب کرده بود.
و البته انتقادهای زیادی هم به یکی از این انجمنها شد و هم به کل طرحی که از سوی بهزیستی در حال انجام بود.
بله، بههرحال سازمانهای مردمی تصورشان این بود که تمام بودجه قرار است برای این بخش ساماندهی شود و دیگر برای بخش آموزش، اعتباری به سازمانهای مردم نهاد داده نمیشود. ولی ما گفتیم که این طور نیست و اعتبار آنها سرجای خودش است. حالا هم نامهای به وزیر کشور نوشتهایم و در قالب تفاهمنامه ساماندهی و توانمندی کودکان، اعلام کردیم که ما یک بخشی از هزینهها را میتوانیم پرداخت کنیم و مابقی را خودشان باید در اختیارمان قرار دهند.
اوایل مهر ماه، یکی از اعضای شورای شهر کرج خبری را اعلام کرد درباره اینکه کودکان زبالهگرد این استان قرار است لباسهای متحدالشکلی به تن کنند و در توضیحش هم گفته بود که این کار برای تسهیل شرایط آنها انجام میشود. شما در جریان این اتفاق قرار گرفتید؟ واکنشتان چه بود؟
من الان شنیدم که ظاهرا این اتفاق افتاده است، البته حرفش بود و قبلا شنیده بودم که قرار است چنین کاری انجام شود، اما نمیدانستم که عملی هم شده است. چون این اقدام از طرف بهزیستی نبوده وخیلی در جریان جزییات آن نیستم، الان هم حساس شدم تا موضوع را پیگیری کنم و ببینم که بهزیستی نقشی در این ماجرا داشته است یا خبر.
ساماندهی هر کودک کار، ماهانه به یکمیلیون و ١٠٠هزار تومان نیاز دارد هیچ آماری از رد مرز کودکان نداریم در طرح ساماندهی کودکان کار و خیابان، ٣٨٤ کودک ساماندهی شدهاند سرعت جذب کودکان کار و خیابان را پایین آوردیم؛ ظرفیتمان محدود است شهرداری برای در اختیار قرار دادن مراکز بدقولی کرد فرمانداری دو «انجیاو» از میان ٢٠ سازمان غیردولتی انتخاب کرد.
کد خبر 9079
نظر شما