چهار دوره از برپایی مسابقات بینالمللی قرآن روشندلان جهان اسلام که از سوی سازمان بهزیستی کشور و با همکاری سازمان اوقاف و امور خیریه برگزار میشود، میگذرد؛ درباره برپایی این رویداد در دو رشته قرائت تحقیق و حفظ کل قرآن، اما و اگرهایی وجود دارد. در ادامه گفتوگو با محمد بنیادی، پیشکسوت قرآنی که خود عضو هیئت داوران این رقابتها بوده است، میخوانید.
ایکنا ــ چه میزان برگزاری مسابقات قرآن به ویژه در این دو رشته برای نابینایان ضروری است؟
بحث مسابقات یک امر تبلیغی و ترویجی است و ما هر کاری که در حوزه تبلیغ و ترویج قرآن انجام دهیم، کم است. البته موضوع تبلیغ و ترویج در زمینه مهارتهای گفتاری، قلمی و ... مطرح میشود، اما در رابطه با مسابقات قرآن به صورت تخصصی بحثهای مهارتی، بیانی، کلامی و حفظی درمیان است. اصل موضوع یعنی نفس برگزاری مسابقات قرآن باید در تمامی سطوح جاری و ساری باشد، اما نه به هر قیمتی. ممکن است حتی برگزاری مسابقات بدون هدف و درنظر گرفتن جامعه هدف تبعات زیادی داشته باشد و تبعات آن نیز بیشتر از برکاتش باشد. بنابر این میطلبد تا برای برگزاری مسابقات، جامعه هدف مورد نظر و حواشی آن به طور دقیق بررسی شود. نفس برگزاری مسابقات قرآن یک امر بسیار لازم و ضروری است، منتهی باید جامعه هدف آن را مشخص کرد و براساس آن نیز برنامهریزی داشت. برگزاری مسابقات برای نابینایان امری بسیار لازم و مهم است؛ چراکه ایشان به ویژه در زمینه حفظ قرآن به دلیل قدرت شنوایی و دقت فراوانی که دارند، از استعداد بسیار بالایی برخوردار هستند.
ایکنا ــ شما به هنگام داوری با قاریان و حفاظ نابینا مواجه شدهاید. آیا سطح تلاوت یا اجرای آنها را متفاوت از افراد معمولی دیدهاید؟ آیا نابینا بودن این افراد بر روی داوری شما تأثیر گذاشته است؟
جامعه هدف مورد نظر یعنی نابینایان حداقلی از جامعه جهانی را در بر میگیرد، اما باید به این جامعه محدود نیز توجه ویژه داشت. اگر بخواهیم به صورت تخصصی به این موضوع بنگریم، انصافا روشندلان عزیز از یک جایگاه ویژهای در امر پرداختن به رشتههای مختلف قرآنی مانند قرائت و حفظ برخوردارند. حضور ایشان در مسابقات مختلف قرآنی و رتبههای برتری که تاکنون در این مسابقات به دست آوردهاند، نشاندهنده این است که ایشان حتی بعضا از افراد سالم و بینا نیز برتر بوده و جایگاه بالاتری در مسابقات به دست آوردهاند. به نظر بنده این قشر هیچ کم و کسری در رابطه با فراگیری علوم قرآنی و حضور در مسابقات از افراد سالم ندارند.
ایکنا ــ اغلب قراء بنام مصری از میان نابینایان بودهاند، این امر حکایت از چه دارد؟ به گوش موسیقایی مرتبط است؟ در مورد این موضوع بیشتر توضیح دهید.
نکته مهمی که در رابطه با جامعه روشندلان مطرح است و میتوان از طریق آن بیشتر به قدرت و وسعت تلاوت و قرائت ایشان پی برد، این است که اصل ماهیت تنزیل قرآن بر استماع بوده است. پیامبر اکرم(ص) خود نه مینوشته و نه میخوانده است. آنچه در صدر اسلام مورد نظر بوده، استماع و پس از آن خواندن آیات قرآن بوده است.
پس هرچه قرآن بدون واسطه کتابت، بیشتر گوش داده و خوانده شود، قدرت قرائت و تأثیر آن را نیز بسیار بالا خواهد برد. برای مثال حصان، قاری نابینای مصری مانعی به نام کتابت نداشته و لذا تمرکز خود را تنها بر روی معنای آیات قرار میدهد و به قدری زیبا میخواند که تعجب همگان را برمیانگیزد. به نظر بنده یک قاری باید حافظ باشد تا بتواند معانی و احساس موجود در آیات الهی را به مستمعین منتقل کند.
ماهیت فراگیری جامعه قاریان و حفاظ ما باید استماع و قرائت باشد و یکی از ضروریات یادگیری حفاظ و قراء نیز این است که یادگیری خود را بدون کتابت پیش ببرند. این امر باعث میشود که ایشان با احساس و لطافت تلاوت کنند و این حس زیبا را نیز به خوبی به مستمعان منتقل کنند. قطعا تأثیر تلاوت روشندلان ما که مانعی به نام کتابت را پیش روی خویش ندارند، بیشتر از افرادی است که از کتابت استفاده کرده و میخوانند؛ چراکه آیات الهی را از حفظ و با حس تلاوت میکنند.
ایکنا ــ خود شما به عنوان داور این دوره از مسابقات سطح تلاوت نابینایان به ویژه نماینده خودمان را چگونه ارزیابی میکنید؟
البته در این دوره از مسابقات به جز چند نفری که انصافا از سطح بالایی برخوردار بودند، مابقی روشندلان عزیز، سطح چندان بالایی نداشتند. نماینده جمهوری اسلامی ایران نیز تلاوت بسیار خوب و در سطح بالایی داشت و جزء معدود افرادی بود که در این رقابتها در سطح بسیار خوب و قابل قبولی قرار داشت. روشندلان کشور ما به ویژه عزیزانی که به امر حفظ و قرائت قرآن میپردازند، از استعداد بسیار بالایی برخوردار هستند و میتوانند به جایگاههای بالایی در این زمینه دست پیدا کنند.
ایکنا ــ در برخورد با نابینایان مشتاق به قرائت قرآن چه مواردی را به ایشان متذکر میشوید؟
روشندلان فرصت بیشتری برای ارتباط با قرآن نسبت به دیگران دارند. توصیه بنده به این عزیزان این است که تمرکزشان بر اصول اولیه تنزیل قرآن باشد. در این زمینه باید یک استاد به صورت جامع و کامل و با فصاحت تلاوت کند و ایشان چون کتابت را نمیبینند، عین آن را تقلید کنند. مراحل آموزش حفاظ بینا و حفاظ روشندل با هم تفاوت دارد. روشندلان باید متمرکز شده و فقط استماع کنند که این استماع در مرحله اول باید صد در صد تقلیدی باشد. سپس، ایشان باید پس از تقلید، تحقیق کنند و با افزایش دایره تحقیق خود در موضوعات مختلفی همچون تجوید، صوت و لحن، اختلاف قرائت و ... از اساتید مختلف نیز بهره برده و در نهایت به عنصر اجتهاد برسند و خود خلق اثر کنند.
روشندلان بدانند که نقطه رهایی از تقلید، اجتهاد است. بسیاری از قاریان مشهور مصری خود روشندل بودند و هر کدام سبک خود را داشتند و تقلیدی نمیخواندند. روشندلان باید مراحل تقلید و تحقیق را گذرانده و سپس، خود به اجتهاد برسند و آفرینش تولیدی و کاری داشته باشند. گمشده اصلی روشندلان عزیز مفردات، تفسیر و اختلاف قرائت است که باید به دنبال آن بروند و با توجه به اینکه اراده محکمی دارند، در خلق اثر متمرکز شوند.
ایکنا ــ چه توصیه و نکتهای برای پیشبرد این مسابقات دارید.
ما بانک اطلاعاتی مستمر، مداوم، ارتقابخش و اثرگذار در کشور نداریم. متأسفانه امروز عنصر کنترل، نظارت، آموزش صحیح و رساندن یک قاری به جریان حرفهای و اثربخش نه تنها در حوزه مسابقات بلکه در هیچ حوزهای نداریم. برای مثال مسابقاتی در کشور برگزار میشود و رتبههای اول و دوم آن مشخص میشود ولی پس از آن اصلا نامی از نفرات برتر به ویژه رتبههای دوم و سوم نمیشود. به نظر بنده ۱۰ نفر اول مسابقات قرآن ۱۰ قهرمان هستند که باید در کشور از ایشان بهره برد.
امروز بکارگیری از یک مرکز هوشمند بسیار لازم است تا به این افراد رسیدگی و سیر آموزش و تکامل ایشان را در استانها و شهرستانهای مختلف دنبال کند. علت تنزل و ارتقای نخبگان قرآنی ما در مسابقات را تذکر دهد و کلاسهای مستری برای تثبیت دانش قرآنی ایشان برگزار کند که متأسفانه چنین مرکزی برای پیشبرد اهداف در این زمینه وجود ندارد.
با محمد بنیادی بیشتر آشنا شویم؛
محمد بنیادی، پیشکسوت قرآن کریم در سال ۱۳۳۸ در شهر ملایر متولد شد. وی با تشویق پدر به فراگیری قرآن پرداخت و در هفتسالگی به حفظ قرآن روی آورد به طوری که در مدت دو سال موفق به حفظ کل قرآن شد. بنیادی، کمتر از ۹ سال داشت که با جلسات قرآن استاد ابراهیم پورفرزیب(مولایی) آشنا شد و با وجود بُعد مسافت به طور ماهیانه و مرتب از همدان به مسجد الرضا(ع) شهر تهران میآمد تا بتواند از محضر استاد بهرهمند شود.
او در دفاع مقدس حضوری فعال داشت و در سال ۱۳۶۱ در اطلاعات عملیات مشغول فعالیت بود که همان سال هر دو پایش بر روی مین رفت و به شدت مجروح میشود. پس از پایان جنگ تحمیلی، در سال ۱۳۶۹ به ادامه تحصیل پرداخت و موفق به کسب مدرک کارشناسی ارشد علوم تربیتی و گذراندن سطح سه حوزه علمیه شد.
به گفته بنیادی، همانطور که پدرش وصیت کرده است، او وقف قرآن است به همین جهت همواره خود را مکلف به تعلیم، ترویج و تدریس قرآن میداند.
نظر شما