کمال عابدی، کارگردان تئاتر «روز موعود»از استان مرکزی، که برای حضور در هشتمین جشنواره تئاتر منطقهای افراد دارای معلولیت «آفتاب» به اصفهان آمده است، در گفتوگو با روابط عمومی ادارهکل بهزیستی استان اصفهان گفت: بیش از دو دهه در انتظار فرصتی بودم تا بتوانم هنر تئاتر را در خدمت توانیابی و شکوفایی افراد دارای معلولیت قرار دهم و امروز تحقق این آرزو را با تمام وجود لمس میکنم.
وی با اشاره به سابقه طولانی فعالیت خود در عرصه هنر اظهار کرد: به عنوان نیروی کمکی وارد سازمان شدم تا در کنار کارشناس هنری مجموعه فعالیت کنم. نزدیک به ۲۲ تا ۲۳ سال دغدغه این را داشتم که بتوانم با این بچهها کار هنری انجام بدهم، اما متأسفانه در آن سالها شرایط سازمانی بهگونهای بود که هنوز درک درستی از مفهوم هنر وجود نداشت و همین موضوع باعث شد این آرزو سالها به تعویق بیفتد.
وی ادامه داد: بعد از بیش از ۲۲ سال، گردش زمان ما را به واحد توانبخشی رساند و احساس میکنم به بخش مهمی از آرزویم دست پیدا کردهام. حدود دو تا سه ماه است که بهصورت جدی با این بچهها کار میکنم و تمام خواستهام این است که بتوانم در همین بخش بمانم و این مسیر را ادامه بدهم؛ چرا که احساس میکنم دِینی نسبت به هنر و انتقال آن دارم که باید ادا شود.
این هنرمند حاضر در جشنواره «آفتاب» با بیان اینکه از دوران کودکی در تئاتر فعالیت داشته است، خاطرنشان کرد: از همان زمانی که استخدام بهزیستی شدم، علاقه بسیاری داشتم که بتوانم هنر را به بچههای بهزیستی منتقل کنم. آن سالها، خانم فخری بهتازگی تلاش کرده بود هنر را وارد عرصه بهزیستی کند و من با اشتیاق فراوان به ایشان ملحق شدم و حتی تلاش کردیم این تجربه را در اراک نیز اجرا کنیم، اما متأسفانه در آن زمان کسی اهمیت این موضوع را درک نکرد.
عابدی با اشاره به مسیر دشوار طیشده افزود: ۲۳ سال طول کشید تا توانستم این کار را بهصورت عملی انجام بدهم. امروز به خودم میبالم که توانستم صبر کنم، هرچند این سالها بسیار سخت گذشت. حالا که به سالهای پایانی خدمتم رسیدهام، با خودم عهد کردهام هرچه بلدم، هر تجربهای که دارم و هر ارتباطی که در حوزه هنر و تئاتر وجود دارد، برای رشد این بچهها به کار بگیرم؛ هرچند کمی دیر شده و سنوسال هم بالا رفته، اما هنوز دل در گرو این مسیر دارم.
وی با اشاره به تأثیر عمیق تئاتر بر توانیابان گفت: دیدن تغییر بچهها برای من لذتبخشترین بخش این کار است. فردی که تا چندی پیش هر روز در بهزیستی دنبال تعمیر یا باتری ویلچرش بود، امروز کنار صحنه میایستد، عکس میگیرد و به خودباوری میرسد. یا بانویی که پیشتر در مرکز حرفهآموزی لباس میدوخت، امروز روی صحنه اشک میریزد و رؤیایش رسیدن به جشنواره فجر است.
عابدی تأکید کرد: برای من بسیار شگفتانگیز است که فردی که روزگاری حتی نمیدانست تئاتر و هنر چیست، امروز بزرگترین آرزویش حضور در جشنواره فجر شده است. تمام تلاشم این است که این بچهها را به آنچه شایستهاش هستند برسانم و امیدوارم بتوانم سهم کوچکی در تحقق رؤیاهایشان داشته باشم.
وی گفت: از خدا میخواهم توفیق ادامه این مسیر را داشته باشم و بتوانم در همین سالهای باقیمانده خدمتم، آنچه در توان دارم را بیدریغ در اختیار این عزیزان قرار دهم.













نظر شما