هفته بزرگداشت افراد دارای معلولیت، امسال با شعار فراگیرسازی جامعه و تلفیق اجتماعی افراد دارای معلولیت نامگذاری شده؛ شعاری که بازتابدهنده جهتگیریهای علمی و سیاستی روز دنیاست و نقطه تمرکز آن، بازاندیشی در شیوهای است که جامعه تفاوتهای انسانی را میپذیرد و بر ضرورت بازآفرینی ساختارهای اجتماعی بر پایه تنوع انسانی تأکید میکند.
فراگیرسازی و تلفیق اجتماعی، تنها مفاهیم نظری نیستند؛ بلکه شاخصهایی برای سنجش بلوغ اجتماعی و میزان انسجام یک جامعهاند. در این رویکرد، افراد دارای معلولیت نه «گروهی جداافتاده» و نه «مخاطبان ترحم»، بلکه شهروندانی با نقشهای اجتماعی متنوع، هویت مستقل و حق مشارکت کامل تعریف میشوند. جامعهای که میخواهد فراگیر باشد، باید از مرز نگاههای دلسوزانه عبور کرده و به مرحلهای برسد که تفاوتها را نه مسئله، بلکه جزئی طبیعی از پویایی اجتماعی بداند.
در ادبیات معتبر حوزه سیاستگذاری رفاه و مطالعات معلولیت، «فراگیرسازی» و «تلفیق اجتماعی» نه هدفی مقطعی، بلکه بخشی از معماری کلان یک جامعه عادلانه بهشمار میروند. الگوی اجتماعی معلولیت و رویکردهای حقوقمحور سازمان ملل متحد، همراه با مجموعه پژوهشهایی که در نهادهای تخصصی بینالمللی و مراکز دانشگاهی منتشر شده است، نشان میدهد که محدودیتهای مشارکت اجتماعی افراد دارای معلولیت از ویژگیهای فردی آنان ناشی نمیشود، بلکه ریشه در ساختارهای اجتماعی، فرهنگی و محیطی دارد؛ ساختارهایی که هنوز برای حضور طبیعی و متنوع همه انسانها بازطراحی نشدهاند. این منابع بر این اصل تأکید دارند که جامعه زمانی «فراگیر» است که تنوع انسانی را واقعیتی بنیادین بداند و نظامهای آموزشی، شهری، ارتباطی و فرهنگی خود را بهگونهای سامان دهد که مشارکت همه شهروندان—بدون استثنا—ممکن، عادی و برابر باشد.
تحقق این هدف علاوه بر سیاستگذاریهای سازمانی، نیازمند تغییر نگرش و رفتار عمومی است. مردم در برخوردهای روزمره خود نقشی تعیینکننده دارند. از جمله استفاده از ادبیات محترمانه و دقیق بهجای برچسبگذاری، به رسمیت شناختن افراد دارای معلولیت بهعنوان شهروندانی برابر و صاحب اختیار، حذف پیشداوریها درباره تواناییها و شایستگیها، فراهمکردن امکان حضور فعال آنان در محیطهای عمومی، آموزشی، فرهنگی و اقتصادی و...میتواند بستر حضور فعال افراد دارای معلولیت را در محیط عمومی جامعه فراهم نماید.












نظر شما