به گزارش تجارت جنوب آنلاین از قزوین ،این زنان که به نام «سرپرست خانوار» شناخته میشوند، ستونهای بیادعای زندگیاند؛ زنانی که بار معیشت، تربیت فرزندان، مدیریت خانه و مقابله با فشارهای اقتصادی و اجتماعی را یکتنه بر دوش میکشند.
تورم سرسامآور، افزایش هزینههای زندگی، بیکاری و فقر اقتصادی، زندگی این زنان را به نبردی روزانه تبدیل کرده است؛ نبردی بیسلاح، بیصدا و بدون پشتیبان. در قزوین هزاران زن با چنین شرایط دشواری دستوپنجه نرم میکنند؛ زنانی که هم نقش مادرانه دارند و هم مسئولیت سنگین سرپرستی خانواده را به دوش میکشند، اما کمتر دیده میشوند.
زندگی زنان سرپرست خانوار پر از چالش است. فقر، تورم و مشکلات اقتصادی بسیاری از مشاغل را تحت تأثیر قرار داده و درآمد اقشار مختلف جامعه را کاهش داده است. زنان سرپرست خانوار بیش از هر گروه دیگری تحت فشارند و سختیهای بسیاری را متحمل میشوند.
کارشناسان بهزیستی میگویند سالانه بخشی از زنان به دلایلی مانند طلاق، فوت یا اعتیاد همسر و بدسرپرستی، سرپرست خانوار میشوند. مشکلات اقتصادی، بیکاری، نابهسامانی روحی و روانی و نوع برخورد اجتماعی، بار دیگری بر دوش آنها اضافه میکند.
آمار رسمی معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری نشان میدهد که در کشور بیش از سه میلیون زن سرپرست خانوار وجود دارد که میانگین سنی آنها بین ۱۸ تا ۶۰ سال است و در استان قزوین نیز تعداد قابل توجهی از این زنان زندگی میکنند.
واژه «زن بیسرپرست» که روزی نشان ضعف و محرومیت بود، امروز به «زن سرپرست خانوار» تغییر یافته است؛ عنوانی که با فداکاری و تلاش میلیونها زن، نقش مؤثر و توانمندی آنها در جامعه را نشان میدهد.
توانمندسازی زنان سرپرست خانوار یکی از مهمترین برنامههای حمایتی است. این برنامهها زنی را که به هر دلیل از حضور مردی در کنار خود محروم بوده، به فردی قدرتمند تبدیل کرده؛ زنی که هم نانآور است و هم مدیریتکننده نقشهای زنانه و مردانه خانه بهطور همزمان.
این گزارش، تلاشی است برای شنیدن صدای همین زنان خاموش؛ زنانی که اگرچه در آمار ثبت شدهاند، اما دردها و تلاشهایشان کمتر مجال روایت پیدا میکند. در ادامه، با نگاهی دقیق به وضعیت اقتصادی، اجتماعی و روانی زنان سرپرست خانوار در قزوین، چالشها و فرصتهای توانمندسازی این قشر بررسی میشود.
روایت زندگی؛ از زبان زنان سرپرست خانوار قزوین
یکی از زنان سرپرست خانوار میگوید:بعد از فوت همسرم، زندگی ام سراسر سختی و نگرانی شده است. سه فرزند دارم و تأمین نیازهای اولیه آنها هر روز دشوارتر میشود. افسردگی و نگرانی از آینده، چهره فرزندانم را در روزهایی مثل عید غمگین میکند، هرچند تلاش میکنند چیزی نگویند.
وی ادامه میدهد:تمام روز کار میکنم تا اجارهخانه و هزینه خوراک را تأمین کنم، اما همیشه کم میآورم. حتی خرید لباس و تنقلات کودکانم هم در توانم نیست. پوشیدن لباسهای کهنه و بعضاً پارهای که از سوی آشنایان داده میشود، دل فرزندانم را میشکند، اما آنها برای دلخوشی من، بدون اعتراض آنها را میپوشند.
او اضافه میکند:ای کاش در مدارس مهارتهایی آموزش داده میشد تا افراد بتوانند در آینده روی پای خود بایستند. اگر بهزیستی یا کمیته امداد ما را تحت پوشش قرار میدادند، حداقل بخشی از نگرانیهایم درباره آینده بچهها کاهش مییافت.
زن دیگری که دو سال از طلاقش میگذرد، میگوید:بعد از جدایی با نگاههای منفی و پیشنهادهای توهینآمیز مواجه شدم. بارها برای پیدا کردن کار تلاش کردم، اما موفق نشدم. تنها کاری که فعلاً از دستم برمیآید، فروش دستمال آشپزخانه است، اما درآمدم جوابگوی هزینههای بچهها نیست. دخترم شاگرد ممتاز است، اما توان پرداخت هزینههای مدرسه را ندارم و گاهی مجبور میشوم به فکر توقف تحصیل او باشم.
او علت طلاق را اعتیاد همسرش میداند و میگوید:همسرم زمانی با وانت کار میکرد و خرج زندگی را میداد، اما بعد از اعتیاد همه زندگیمان را از دست دادیم و مجبور شدم جدا شوم.
خانم ۴۰ سالهای با یک فرزند تجربه متفاوتی دارد:با وجود داشتن تحصیلات دانشگاهی، سالهاست شغل مناسب پیدا نکردهام. اکنون در کارگاه کوچکی مشغول خیاطی هستم و درآمدم کفاف مخارج ماهانه را به سختی میدهد. گاهی احساس میکنم تلاشهایم بینتیجه است. فرزندم حق زندگی و تحصیل بهتر دارد، اما من هر روز با ترس از آینده او بیدار میشوم.
او ادامه میدهد:اگر حمایتهای دولتی و برنامههای توانمندسازی بهتر بود، میتوانستم با آرامش بیشتری زندگی کنم و شرایط بهتری برای فرزندم فراهم کنم.
یکی دیگر از زنان سرپرست خانوار میگوید: گاهی احساس میکنم جامعه مرا نمیبیند، جز به عنوان زنی مطلقه یا زن بیسرپرست. نگاهها، حرفها و رفتارهای اطرافیان، فشار روانی مضاعفی روی من ایجاد میکند. این نگاه منفی نه تنها بار روانی مرا سنگین میکند، بلکه گاهی مانع پیدا کردن شغل یا کمکهای اجتماعی میشود
حضور کمتر در خانواده به دلیل اشتغال؛ چالشی جدی
آذین ناصری، روانشناس، میگوید:زنان سرپرست خانوار از آسیبپذیرترین اقشار جامعه هستند و به دلایل متعددی مجبور به تأمین زندگی خود و افراد تحت تکفلاند. مسئولیتهای متعدد، سطح استرس آنها را افزایش میدهد و باعث بروز اختلالات روانی و جسمی میشود. نگرشهای سنتی و تبعیضآمیز، دسترسی به شغل مناسب را دشوارتر و فشار اقتصادی آنان را افزایش میدهد.
او تأکید میکند:کاهش حضور در خانواده و کمبود فرصت برای رسیدگی به وضعیت فرهنگی، تحصیلی و تربیتی فرزندان، یکی دیگر از چالشهای مهم زنان سرپرست خانوار است. این فشار مستمر ممکن است منجر به خستگی مزمن، کاهش کیفیت زندگی و احساس تنهایی شود.
ناصری میافزاید:حمایتهای قانونی و اجتماعی، آموزش مهارتهای اقتصادی و ایجاد فرصتهای شغلی مناسب میتواند فشارهای اقتصادی و روانی این گروه را کاهش داده و کیفیت زندگی آنها و خانوادههایشان را بهبود بخشد.
خانواده؛ تنها پناهگاه امن زنان سرپرست خانوار است
مهدی رشیدی، کارشناس مسائل اجتماعی، با اشاره به نتایج پژوهش تازه درباره وضعیت زنان سرپرست خانوار میگوید: امنیت اجتماعی این زنان در محیط خانواده بیشتر از جامعه بیرون است و خانواده همچنان تنها پناهگاه امن آنان محسوب میشود.
وی ادامه میدهد:نگاههای تبعیضآمیز، ناامنیهای خیابانی و محدودیتهای شغلی، زنان سرپرست خانوار را با بیشترین آسیبها مواجه میکند. ایجاد محیط امن، حمایت روانی و توانمندسازی اقتصادی، کیفیت زندگی و نقش مادری آنان را ارتقا میدهد.
رشیدی همچنین تأکید کرد:ازدواج مجدد تنها در صورتی مفید است که پایدار باشد؛ زیرا ازدواج موقت نه تنها امنیت اجتماعی زنان را افزایش نمیدهد، بلکه آسیبهای عاطفی و نگرش منفی جامعه را تشدید میکند.
چهار هزار و ۳۲۷ زن سرپرست خانوار تحت پوشش بهزیستی استان قزوین
زهرا غلامرضایی، مدیرکل بهزیستی استان قزوین، اعلام کرد:در حال حاضر ۴۳۲۷ زن سرپرست خانوار تحت پوشش این نهاد قرار دارند و از خدمات مستمری بهرهمند میشوند. هدف اصلی بهزیستی توانمندسازی و حمایت از این زنان و خانوادههایشان است.
وی افزود:افراد چندفرزندی که تحت پوشش هستند، تا پنج نفر کمکهزینه معیشت دریافت میکنند. یکی از مهمترین برنامهها تشکیل گروههای همیار است که زنان تحت پوشش با آموزش و حمایت، به سمت استقلال اقتصادی و اجتماعی حرکت میکنند.
غلامرضایی ادامه داد:۳۰ گروه همیار در شهرستانها با زمینههای خیاطی، سفالگری، فرش، خدماتی و بستهبندی مواد غذایی تشکیل شده و نیاز است تعداد این گروهها افزایش یابد. ارائه آموزش کسب و کار، مهارتهای فنی و تأمین ابزار اشتغال از اولویتهای برنامه توانمندسازی است.
وی همچنین اعلام کرد:۸۲۹ زن سرپرست خانوار شهری و ۳۸۴ زن روستایی و عشایری تحت پوشش بیمه تأمین اجتماعی هستند که دسترسی آنان به خدمات بهداشتی و درمانی را تسهیل میکند. میزان کمکهای ماهانه بسته به تعداد اعضای خانواده بین ۹۹۳ هزار تومان تا ۳ میلیون و ۱۲۳ هزار تومان است.
غلامرضایی در پایان گفت:بهرهمندی از وامهای خوداشتغالی هر ساله باعث توانمندسازی تعداد زیادی از بانوان خودسرپرست استان میشود.
ره آورد :
این گزارش نشان میدهد که زنان سرپرست خانوار در قزوین با ترکیبی از مشکلات اقتصادی، روانی و اجتماعی دستوپنجه نرم میکنند، اما در برابر همه سختیها ایستادهاند و ظرفیت بالایی برای توانمندسازی دارند.
نتیجه آنکه اصلاح نگاه جامعه، تقویت حمایتهای دولتی و ایجاد فرصتهای پایدار شغلی، سه رکن اصلی برای بهبود کیفیت زندگی این زنان و جلوگیری از آسیبهای اجتماعی آینده است.












نظر شما