پیشگیری در بهزیستی، فراتر از ترمیم؛ در جست‌وجوی یک دگردیسی شجاعانه

غلامحسین حقدادی رئیس اداره فوریت‌های اجتماعی و پیشگیری از آسیب‌های بهزیستی خراسان رضوی، معتقد است مسئله «پیشگیری» در بهزیستی نه کمبود فعالیت، بلکه فقدان نگاه یکپارچه و چرخش‌های مکرر استراتژیک است؛ وضعیتی که بدون یک دگردیسی شجاعانه، اثربخشی اجتماعی این حوزه را با خطر جدی مواجه می‌کند. به گفته رئیس اداره فوریت‌های اجتماعی بهزیستی خراسان رضوی، پیشگیری در ایران قربانی پراکندگی مسئولیت‌ها، موازی‌کاری نهادی و غلبه نگاه‌های غیرمبتنی بر شواهد شده است؛ چالشی که بهزیستی را ناگزیر از بازتعریف نقش خود به‌عنوان متولی سلامت اجتماعی می‌کند.

غلامحسین حقدادی، رئیس اداره فوریت‌های اجتماعی، پیشگیری از آسیب‌ها و بازتوانی اعتیاد بهزیستی خراسان رضوی با اشاره به مفهوم پیشگیری در بهزیستی گفت: پیشگیری در این سازمان به معنای جلوگیری از بروز و شیوع آسیب‌های اجتماعی، اعتیاد و معلولیت‌هاست و این مفهوم، طیف گسترده‌ای از اقدامات را در سطوح مختلف در بر می‌گیرد.

وی افزود: سال‌هاست تعاریف کلاسیک پیشگیری شامل سطوح مقدماتی و اولیه، ثانویه و ثالثیه در ادبیات تخصصی مطرح شده و بهزیستی بیشترین تمرکز خود را بر پیشگیری مقدماتی و اولیه گذاشته است. بخشی از فعالیت‌های پیشگیری ثانویه و ثالثیه نیز در بهزیستی انجام می‌شود که پیشگیری ثالثیه عمدتاً در ذیل حوزه توانبخشی تعریف می‌شود. علاوه بر این، پیشگیری در سطوح عام، اختصاصی و موردی نیز قابل بررسی است و هر یک از این سطوح بخشی از مأموریت پیشگیرانه سازمان را شکل می‌دهد.

حقدادی با اشاره به سابقه ساختاری بهزیستی در حوزه پیشگیری تصریح کرد: سازمان بهزیستی حدود ۳۰ سال، از اوایل دهه ۷۰ تا سال ۱۴۰۲، دارای معاونت پیشگیری بوده و همین ساختار، تعریف سازمانی ما از پیشگیری را شکل داده است. با این حال، تغییرات اخیر به معنای تعطیلی پیشگیری نیست؛ بخشی از این مأموریت با تغییر عنوان در حوزه «سلامت اجتماعی» بازتعریف شده و بخش دیگری نیز در سایر معاونت‌ها ادغام شده است.

رئیس اداره فوریت‌های اجتماعی بهزیستی خراسان رضوی درباره تولی‌گری سلامت اجتماعی بر اساس قانون احکام دائمی توسعه گفت: پذیرش چنین مسئولیت مهمی ساده نیست و بار سنگینی بر دوش سازمان می‌گذارد. ایفای این نقش، با توجه به شرایط درونی سازمان و فرصت‌ها و تهدیدهای بیرونی، نیازمند اراده‌های بلند، افق‌های کلان و یک دگردیسی جدی است. در عین حال، این قانون فرصتی بی‌بدیل برای تقویت ساختار، منابع انسانی و جایگاه نهادی بهزیستی فراهم کرده است.

وی ادامه داد: اگر بهزیستی بتواند از این فرصت به درستی استفاده کند، می‌تواند به ارتقای جدی در حوزه ساختاری و منابع دست یابد. حتی این بند قانونی می‌تواند مبنایی برای ارتقای جایگاه سازمان بهزیستی در سطح ملی باشد. حضور مدیری با دانش تخصصی جامعه‌شناسی و تجربه میدانی در رأس سازمان نیز امکان حرکت در این مسیر را تقویت کرده است.

حقدادی در ادامه با اشاره به میزان اثربخشی اقدامات پیشگیرانه گفت: پیشگیری در ذات خود امری پیچیده است. وقتی از پیشگیری عام صحبت می‌کنیم، به معنای درگیر بودن کل جمعیت کشور است. در نظام حقوقی ما، دستگاه‌ها و نهادهای متعددی در حوزه پیشگیری مسئولیت دارند و نتیجه نهایی، برآیند عملکرد این مجموعه گسترده است. از سوی دیگر، در حوزه پیشگیری‌های اختصاصی مانند اعتیاد یا خودکشی نیز سازمان‌های مختلفی نقش محوری دارند.

وی افزود: بهزیستی از یک سو با گستردگی مخاطبان و از سوی دیگر با محدودیت منابع مواجه است. با وجود این، اگرچه ممکن است در سرجمع کمیت فعالیت‌های پیشگیرانه، سهم برتری نداشته باشد، اما از نظر کیفیت مداخلات و بهره‌وری از منابع، عملکرد بهزیستی قابل دفاع و شاخص است.

رئیس اداره فوریت‌های اجتماعی بهزیستی خراسان رضوی درباره پراکندگی ساختارهای پیشگیرانه بیان کرد: در عمل، فعالیت‌های پیشگیرانه بهزیستی همواره متکثر بوده است؛ بخشی سلامت‌محور، بخشی روان‌محور، بخشی خانواده‌محور، بخشی اجتماع‌محور و بخشی مبتنی بر آموزش مهارت‌های زندگی. در این میان، سیاست و راهبرد کل‌نگر و یکپارچه کمتر حاکم بوده و گاه شاهد چرخش‌های استراتژیک شخص‌محور یا مقطعی بوده‌ایم.

وی ادامه داد: برخی از وظایف بهزیستی می‌توانست در ذیل نظام سلامت و وزارت بهداشت تعریف شود؛ از جمله پیشگیری از معلولیت‌ها، غربالگری‌هایی مانند تنبلی چشم، شنوایی و تیروئید، یا بخشی از خدمات درمانی و کاهش آسیب. در مقابل، بهزیستی می‌توانست با تمرکز بر سلامت اجتماعی، پیشگیری‌های اجتماع‌محور، خانواده‌محور و آموزش مهارت‌ها، و با یکپارچه‌سازی سیاست‌ها ــ البته با تفکیک وظایف از نظام آموزشی کشور ــ نقش مؤثرتری ایفا کند و حتی از موازی‌کاری گسترده بکاهد.

حقدادی، غلبه برخی نگاه‌های پلیسی، کمبود برنامه‌های مبتنی بر شواهد، ضعف در سنجش اثربخشی، ارائه برنامه‌های غیرقابل ارزیابی، موازی‌کاری فرساینده، ضعف مدیریتی در حوزه پیشگیری، کمبود نوآوری، فاصله گرفتن از مدل‌های نوین متناسب با تحولات رسانه‌ای، نبود توجه کافی به بومی‌سازی، کاهش سرمایه اجتماعی و مشارکت مردم و غلبه دیدگاه‌های فردمحور در بدنه تخصصی را از مهم‌ترین چالش‌های حوزه پیشگیری برشمرد.

وی در پایان تأکید کرد: برای عبور از این وضعیت، پیش از هر چیز باید بر انتخاب «کار درست» توافق داشته باشیم و سپس آن کار را به‌درستی اجرا کنیم. این مسیر، نیازمند دگردیسی مدبرانه و شجاعانه در سیاست‌گذاری، راهبردها و برنامه‌ریزی‌های پیشگیرانه است؛ چرا که تعلل در این زمینه، به کاهش جدی اثربخشی اجتماعی منجر خواهد شد.

کد خبر 162284

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 2 =

خدمات الکترونیک پرکاربرد