خبرگزاری فارس- تبریز_جوادآهنگری: در دنیای امروز، تنها سازمان‌هایی که روابط عمومی را به‌عنوان یک ستاد راهبردی برای مدیریت بحران، هدایت افکار عمومی و ایجاد اعتماد به‌کار می‌گیرند، می‌توانند از چالش‌های ارتباطی عبور کرده و به پیشگامان راهبری هوشمند تبدیل شوند. این تغییر دیگر یک انتخاب نیست، بلکه ضرورتی است که آینده ارتباطات و مدیریت را شکل خواهد داد.
این تحول حیاتی، مستلزم بازتعریفی عمیق و ساختاری، در جایگاه روابط عمومی است. روابط عمومی به عنوان پل ارتباطی هوشمند بین سازمان‌ها و جامعه، نقشی فراتر از اطلاع‌رسانی ایفا می‌کند. با این حال، ضعف ساختارها، نبود استقلال عملیاتی و کمبود منابع، ظرفیت‌های استراتژیک آن را محدود ساخته است.
در عصر تحولات پرشتاب ارتباطی، روابط عمومی‌های مدرن با ترکیب اصول علمی، فناوری و خلاقیت، نه تنها مدیریت بحران و اعتمادسازی را ممکن می‌سازند، بلکه به عاملی کلیدی در حکمرانی هوشمند و مهندسی شناخت ذینفعان تبدیل شده‌اند.البته در این نوشتار، هدف ما نه بررسی وظایف، ماموریت ها و کارکردهای روابط عمومی، بلکه تاکید بر ضرورت ارتقای جایگاه این حوزه در سازمان ها و جامعه است. سازمان‌ها و نهادها برای موفقیت در ماموریت‌های خود، باید روابط عمومی را از یک واحد اطلاع رسانی به یک موتور محرک برای تعامل هوشمند تبدیل کنند.
روابط عمومی؛ حلقه اتصال افکار عمومی و سازمان‌هاروابط عمومی، به عنوان یکی از ارکان کلیدی سازمان‌ها، نقش محوری در تنظیم روابط با عموم مردم، ذینفعان و رسانه‌ها ایفا می‌کند. با این حال، در بسیاری از نهادها، جایگاه این حوزه به درستی تعریف نشده و این امر اثربخشی آن را تحت تأثیر قرار داده است. بر اساس نظریه‌های مدیریت ارتباطات و سیستم‌های اجتماعی، روابط عمومی‌ها حلقه اتصال سازمان‌ها با افکار عمومی هستند، اما در سطح کلان، نبود سیاست‌های جامع و ضعف ساختارهای حمایتی، عملکرد آن‌ها را با محدودیت مواجه کرده است. برای بهبود این وضعیت، لازم است سازمان ها با تدوین برنامه های راهبردی، تقویت زیرساخت های ارتباطی و بهره‌گیری از فناوری های نوین، جایگاه روابط عمومی را ارتقا دهند.
ارتقای روابط عمومی با گام‌های عملیاتی دقیقامروزه روابط عمومی‌ها، بازوی اجرایی صرف سازمان‌ها نیستند، بلکه به بازیگرانی استراتژیک در عرصه شکل‌دهی به افکار عمومی، ارتقای شفافیت و تقویت اعتماد اجتماعی تبدیل شده اند. با این وجود، چالش‌هایی مانند محدودیت استقلال عملیاتی، کمبود منابع و ضعف در به کارگیری فناوری‌های نوین، مانع از ایفای نقش کامل آن‌ها شده است. به طور کلی، روابط عمومی کارآمد نه تنها موجب افزایش سرمایه اجتماعی سازمان می شود، بلکه به عنوان بازوی مدیریت در بحران ها و فرصت ها عمل می کند.
بنابراین، سرمایه‌گذاری در این بخش یک ضرورت راهبردی برای سازمان های پیشرو محسوب می شود. مسیر ارتقا و تحول روابط عمومی از طریق اقدام های مشخص و هدفمند قابل تحقق است. برای این منظور، چهار گام اساسی پیشنهادی می‌تواند این روند را تسریع کند:1. ارتقای ساختاری – تبدیل روابط عمومی به معاونت ارتباطات راهبردی در سطح کلان در وزارتخانه‌ها و سازمان‌ها 2. تحول آموزشی – برگزاری دوره‌های اجباری سواد رسانه‌ای برای تمامی مدیران ارشد 3. بودجه بندی هوشمند – تخصیص درصد مناسب از کل بودجه دستگاه‌ها به تقویت روابط عمومی 4. تشکیل نظام روابط عمومی کشور – ایجاد چارچوب‌های اجرایی و نظارتی برای ارتقای جایگاه این حوزه
روابط عمومی مدرن؛ مشاوران راهبردی در تصمیم‌سازیدر دنیایی که فناوری با سرعتی حیرت‌انگیز در حال تحول است و محیط‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی دستخوش تغییرات مداوم‌اند، نقش روابط عمومی بیش از هر زمان دیگری حیاتی شده است. دیگر نمی‌توان روابط عمومی را صرفاً در چارچوب انتشار اخبار یا پاسخگویی به رسانه‌ها محدود کرد؛ بلکه این حوزه به عنوان یک مشاور راهبردی در تصمیم‌گیری‌های کلان سازمان‌ها حضور دارد. روابط عمومی مدرن، با تلفیق دانش‌های میان‌رشته‌ای مانند مدیریت، روانشناسی، علوم داده، مطالعات اجتماعی و ارتباطات، نه‌تنها به ایجاد تعاملات مؤثر و سازنده کمک می‌کند، بلکه واقعیت‌های سازمانی را شکل داده و تصویر مطلوبی از برند در ذهن مخاطبان خلق می‌کند. این تحول، روابط عمومی را از یک ابزار جانبی به یک نیروی تأثیرگذار در سیاست‌گذاری و استراتژی‌های سازمانی تبدیل کرده است؛ نقشی که در آینده‌ای نه‌چندان دور، بیش از پیش برجسته خواهد شد.
روابط عمومی در نقطه عطف؛ بازتعریف نقش در عصر ارتباطات روابط عمومی در قرن بیست و یکم از حوزه‌های تبلیغاتی به یک سیستم ارتباطی چندلایه ارتقا یافته که مدیریت بحران، مهندسی شناخت و اعتمادسازی اجتماعی را بر عهده دارد. سازمان‌ها و دولتی که این جایگاه را به رسمیت بشناسند، نه تنها از چالش‌های ارتباطی عبور خواهند کرد، بلکه به الگوهایی پیشرو در حکمرانی هوشمند تبدیل خواهند شد. اکنون، بازتعریف روابط عمومی به عنوان یک رشته راهبردی، ضرورتی اجتناب‌ناپذیر برای تحقق اهداف ملی و تعامل سازنده با جامعه است.
بازسازی اعتماد عمومی؛ ماموریت حیاتی روابط عمومی‌هاسازمان‌هایی که به روابط عمومی به عنوان یک رشته راهبردی نگاه می‌کنند، در فضای پر رقابت امروز برنده خواهند بود. در شرایطی که اعتماد عمومی به سازمان‌ها و نهادها کاهش یافته، روابط عمومی‌ها می‌توانند با شفافیت، صداقت و پاسخگویی، اعتماد از دست رفته را بازسازی کنند. نقش آن‌ها در مدیریت شایعات و انتشار اطلاعات دقیق، بیش از گذشته حائز اهمیت است و می توانند پیوندی دوباره میان سازمان ها و جامعه ایجاد کنند.
پایان عصر تبلیغات؛ آغاز دوران مهندسی اعتماددر نهایت، اگر سیاست‌گذاران کلان کشور و مسئولان ارشد، جایگاه روابط عمومی را به عنوان سازه حیاتی حکمرانی مدرن به رسمیت بشناسند و در سطح ملی به آن اهمیت دهند، قطعا شاهد تحولی شگرف در مدیریت ارتباطات ملی خواهیم بود.روابط عمومی دیگر، در یک ابزار ساده تبلیغاتی و اطلاع رسانی نیست ، بلکه به یک سازوکار ارتباطی چندلایه تبدیل شده است که در آن مدیریت معناسازی اجتماعی و ساخت واقعیت سازمانی، نقش محوری ایفا می‌کند. کشوری که روابط عمومی را در هسته حکمرانی خود جای دهد، نه تنها از بحران‌ها جان سالم به در می‌برد، بلکه به الگوی جهانی مدیریت هوشمند اجتماعی تبدیل خواهد شد. ارتقای جایگاه روابط عمومی درسطح کلان به معنای خلق "سیستم ایمنی اجتماعی" است که با شناسایی علائم هشدار در زمان بحران، نقش ضربه گیر هوشمند را ایفا می کند و پس از بحران نیز با بازسازی اعتماد، سرمایه اجتماعی را تقویت می کند.
بازتعریف روابط عمومی؛ گامی به سوی آینده‌ای پایداراکنون زمان آن رسیده است که با بازنگری در جایگاه روابط عمومی‌ها و هماهنگی میان ارکان دولت، مجلس، وزارت خانه های کلیدی، نهادهای نظارتی، مراکز دانشگاهی - پژوهشی و انجمن های تخصصی، چارچوب‌های اجرایی و سیاست های جامعی برای ارتقای روابط عمومی‌ها تدوین و اجرایی کرد. ارتقای جایگاه روابط عمومی بدون همکاری نهادهای کلان ممکن نیست و لازم است با ایجاد همگرایی گسترده، روابط عمومی را از یک بخش اجرایی به یک سازوکار استراتژیک در حکمرانی ارتباطی تبدیل کرد. تقویت ساختاری، سرمایه‌گذاری هدفمند و همگرایی میان نهادهای دولتی، تخصصی و علمی، مسیر تحقق این ارتقا را هموار خواهد کرد. تنها با این تغییر نگرش است که می‌توان روابط عمومی را به یک عامل کلیدی در مدیریت بحران، مهندسی شناخت و بازسازی اعتماد عمومی تبدیل کرد. ... و در نهایت اینکه توجه به جایگاه روابط عمومی نه یک انتخاب، بلکه یک الزام است.
نظر شما