خبرگزاری فارس؛ سعیده کرامتی: در آموزههای اسلام و تعالیم قرآنی بیان شده است که معلولیت امکان دارد محدودیت را به دنبال داشته باشد اما ناتوانی را هرگز. خداوند تمامی انسانها را نیازمند آفریده اما این به معنای ناتوانی در رسیدن به خواستههای معقولشان نیست بلکه معلولیت و محدودیت نشان از حکمت خداوند در به ظهور رساندن قابلیتهای نهفته در وجود انسانهاست.
معلولان زیادی امروزه در جامعه هستند اما در میان این قشر برخی دارای ویژگیهایی هستند که آنها را نه تنها نسبت به بقیه معلولان بلکه حتی نسبت به سایر مردم، متمایز و متفاوت کرده است. این افراد بدون تسلیم شدن در برابر شرایط به موفقیتهای خیره کنندهای دست یافتهاند.
حسن عبدلی روشندلی که قلب آسمانی دارد، با ایمان قلبی و توکل بر خداوند با پشت سر گذاشتن موانع و مشکلات بسیار گامهای استوارش را در مسیر رسیدن به اهدافش برداشته است که در ادامه گفتوگویی را با این جوان روشندل وپرتلاش میخوانید.
*خودتان را معرفی کنید و بگویید چگونه نابینا شدید؟
من حسن عبدلی هستم، کارشناس مدیریت مراکز فرهنگی، دارای 13 حکم قهرمان کشوری در رشته پرتاب نیزه و کتابدار برتر کتابخانه های عمومی کشور.
مشکل چشمی من (ارپی) هست و این بیماری که به نوعی پیش رونده هست از سنین کودکی شروع شد و به مرور زمان پیشرفت داشت تا جایی که من به طور کامل دیدم را از دست دادم.
*چگونه با مشکل بیناییتان کنار آمدید؟
درسته که از لحاظ بینایی مشکل دارم اما دستانم کاملا سالم و گامهایم استوارتر از قبل هستند. هیچگاه به کمبودهایم فکر نکردهام و بخاطر داشتههایم هر روز از روز قبل بیشتر خدا را شاکرم. با توکل به خدا برای رسیدن به اهدافم تلاش میکنم زیرا انسان همواره به امید زنده است.
بنده جایگاه وموقعیت کنونیام را مدیون خانوادهام به ویژه دعاهای مادرم هستم و تشکر ویژه میکنم از تمام مدیران و مسئولانی استانی که حامی من بودهاند.
*قطعا در مسیر زندگی با مشکلاتی مواجه شدهاید که ریشه اصلی آن نابینایی شما بوده است، آیا از خدا بابت این وضعیت جسمانی گلهمند بودهاید؟
سختیها انسان را میسازد شاید اگر با این مشکلات و سختیها درگیر نبودم نمیتوانستم خود ساخته باشم و به بهترینها فکر کنم. همیشه باور دارم برای هر مشکلی یک راه حل است و در واقع درون مشکلات و شکستها کلیدهای موفقیت نهفته است.
*قطعا برای آیندهتان هم برنامه و هدف دارید. اگر بخواهید به انسانهایی که زندگیشان شبیه به شما است و جوانان امروزه یک جمله بگویید چه میگویید؟
سخن من به جوانان و افرادی که زندگیشان شبیه مسیری است که من در آن قرار دارم این است که در زندگی حتما هدف مشخصی داشته باشند و نقطه موفقیت خود را تعیین کنند و در تمامی کارهای خود نیز در راستای همان هدف تلاش کنند و با توکل به خدا به راه خود ادامه دهند و مطمئن باشند که خدا محکمترین پشتیبان آنها است.
*با این توصیف مهمترین هدف یا آرزوی شما در زندگی چیست؟
من احساس میکنم خداوند مرا دوست داشته است که این عیب را در من نهاده تا از این راه بتوانم به کودکان و افرادی که این مشکل را دارا هستند خدمت کنم.
بزرگترین هدفم این است که با دستانی هرچند کوچک گامهای بزرگی در مسیر تعلیم و فرهنگ جامعه نابینایان بردارم و در این مسیر خود را نذر ارتقای سواد جامعه روشندلان کردهام.
*برای تحقق هدفتان چه اقداماتی انجام دادهاید؟
بنده و همکارانم در کتابخانه آیتالله خامنهای شهر مقدس قم، کتابهای درسی، قصه، شاهنامه، سعدی، حافظ، فردوسی و سایر کتابهای علمی و آموزشی را برای روشندلان کشورمان به خط بریل تحریر میکنیم و آن را به نقاط مختلف کشور ارسال میکنیم تا حس شیرین خواندن را به همه روشندلان سرزمینم القا کنیم.
*از حسهای خوبی که در کارتان تجربه کردهاید، برایمان بگویید.
یکی از کارهایی که با عشق زیاد انجام دادم این بود که کتابهای مقطع تحصیلی را به خط بریل تحریر کرده و به روستای چهار برج فرستادم، روستایی که بیش از 70 درصد مردم آن نابینا هستند و متاسفانه کمتر به آنان توجه میشود.
فقط خدا شاهد است آن لحظه که کودکان نابینا کتابهای درسیشان را با انگشتان کوچکشان با عمق وجود لمس میکنند چه شوق و شادی در وجودشان پدیدار میشود.
من معتقدم اگر حتی یک برگ از این کتابها که در مجموعه ما به خط بریل بازنویسی میشود بتواند دل یک کودک نابینا را شاد کند خشنودی خدا را به همراه دارد.
شاید تنها دلیلی که باعث نشده است هیچ وقت از وضعیت جسمانیام خسته شوم طنین و آواز خنده کودکانی است که هر بار بالمس کتاب هایشان در گوشهایم به یادگار میگذارند.
*با تشکر از اینکه با صبر و حوصله ما را همراهی کردهاید.
نظر شما