راز دایی احمد با یک کوه ویلچر روی بام خانه‌

 نیاز نیست وارد خانه‌اش شوید؛ از کوچه هم می‌توان انبوهی از ویلچرهای دست‌دوم را دید که روی پشت‌بام چیده است.

حیاط و اتاق‌های خانه هم همین وضع را دارند. کار و زندگی «احمد سلیمانی» که بین ساکنان خیابان‌های رودکی و جیحون به «دایی احمد» معروف است، بعد از سکته مادرش به کلی تغییر کرد. او بیش از ۷ سال است که ویلچرهای کهنه و زهواردررفته را تعمیر و ضمن درآمدزایی، هوای بیماران و نیازمندان را هم دارد. در این گزارش، با این هم‌محله‌ای و کار خاصی که انجام می‌دهد، آشنا می‌شوید.  

درآمد خوبی در ژاپن داشت و به خرید و فروش لوستر، آباژور و... مشغول بود. مادرش که سکته کرد، بلافاصله بلیت گرفت و به کشور برگشت. دیدن مادر در کنج خانه آزارش می‌داد و این وضعیت هم برای مادر بیمارش آزاردهنده بود. به فکر خرید ویلچر افتاد و توانست ویلچر کهنه‌ای از یک مغازه‌دار بخرد. این‌طور بود که خدمت به مادر را کار اول و آخرش تعریف کرد و هر روز چند ساعت او را به بوستان‌ها و خیابان‌های محله می‌برد. ۱۰ ماه بعد، مادرش به رحمت خدا رفت. دیدن ویلچر در کنج خانه آزارش می‌داد و جای مادرش را خالی می‌دید.

به فکر فروش ویلچر افتاد، اما همان روز یکی از همسایه‌ها از او پرسید چطور می‌تواند ویلچری برای پدرش بخرد. سلیمانی، ویلچر را به او داد و پس از مدتی، همان ویلچر به خانه‌اش برگشت و دوباره به دست بیمار دیگری رسید. در این حین و بین بود که سلیمانی ویلچری در یک مغازه دید و با پرسیدن قیمت آن، متوجه شد که ویلچر مادرش را گران خریده است. به فکر خانواده‌هایی افتاد که دستشان خالی است و مجبور می‌شوند مثل خودش ویلچر بخرند و بعضی‌ها هم از این موقعیت برای گرانفروشی استفاده می‌کنند. این‌طور بود که سلیمانی، هرچه ویلچر در محله و سمساری‌ها بود، خرید و شروع به نونوار کردن آنها کرد. سپس ویلچرها را با قیمت تمام‌شده و گاهی رایگان در اختیار بیماران و خانواده‌های آنها قرار داد.  

 منت سر کسی ندارم!  

ویلچر نو در بازار بین یک میلیون و ۴۰۰ هزار تومان تا ۳ میلیون تومان است. پرداخت این مبلغ برای بسیاری از خانواده‌ها که می‌خواهند مدت کوتاهی از آن استفاده کنند، سخت است و وقتی هم که نیازشان به ویلچر رفع می‌شود، مجبورند با قیمت بسیار کمی ویلچری را که خریده‌اند، بفروشند. سلیمانی این مشکل را برای بسیاری از بیماران، به‌خصوص نیازمندان، حل کرده است.

ویلچرهای بازسازی‌شده را بین ۵۰۰ تا ۷۰۰ هزار تومان می‌فروشد و بیماران نیازمند هم به‌صورت امانی از او ویلچر می‌گیرند. بیمارانی هم وجود دارند که ویلچر از سلیمانی به یادگار گرفته‌اند و قرار نیست به او پس بدهند. این هم‌محله‌ای، با دو تا یکی کردن ویلچرها و گاهی اوقات خرید وسایلی مثل لاستیک و جاپایی و...، آنها را نونوار می‌کند. می‌گوید: «منتی سر کسی ندارم. از این کار کسب درآمد می‌کنم و اگر یک روز ویلچر یک بیمار نیازمند را تعمیر می‌کنم و پولی نمی‌گیرم، وظیفه‌ام می‌دانم. وقتی مشکل یک نفر با این کارهایم حل می‌شود و می‌گوید خدا پدر و مادرت را بیامرزد، یک دنیا برایم ارزش دارد.» 

 فقط به خاطر پدر و مادر

زمانی سراغ سلیمانی رفته‌ایم که مشغول جمع کردن اسباب و اثاثیه خانه‌اش است. قصد دارد خانه قدیمی‌اش را با همسایه کناری‌اش تجمیع و نوسازی کند. برای همین، چند ماهی مجبور است در استان البرز زندگی کند، اما ویلچرها را به انباری در اسلامشهر می‌برد. می‌گوید: «دوری از این محله و اهالی برایم سخت است.۶۰ سال پیش همین‌جا به دنیا آمده‌ام و خاطرات زیادی از این محله دارم. دعا می‌کنم هرچه زودتر خانه‌ام ساخته شود و دوباره به اینجا برگردم.»

سلیمانی همه کارهای خیرش را به نیت پدر و مادرش انجام می‌دهد. می‌گوید: «همین که رضایت پدر و مادر را داشته باشیم، از همه‌چیز بالاتر است و به واسطه دعای خیر آنها، خدا هم به ما رحم می‌کند.» سپس به یاد پدرش می‌افتد که سال ۱۳۸۸ روی تخت بیمارستان دستش را گرفت و گفت: «احمد، خدا خیرت بدهد؛ از تو راضی‌ام.» همین جمله، سال‌هاست سلیمانی را برای انجام کارهای خداپسندانه ترغیب کرده است.

راز دایی احمد با یک کوه ویلچر روی بام خانه‌

مسئولیت سنگینی در این کار هست

«احمد سلیمانی» در حال حاضر بیش از ۲۰۰ دستگاه ویلچر دارد که نیاز به بازسازی دارند. هر کسی که در تهران با ویلچر سر و کار دارد، با سلیمانی در ارتباط است. او یک خصلت ویژه دارد. وقتی خانواده‌ای ویلچر اضافی دارد و به او پیشنهاد می‌کند که به‌صورت امانی در اختیار بیماران نیازمند قرار دهد، قبول نمی‌کند. می‌گوید: «انجام این کار خیلی سخت است و مسئولیت سنگینی به دوشم می‌افتد. به این خانواده‌ها می‌گویم ویلچر را خودشان به بیمارستان‌ها، درمانگاه‌ها، بهزیستی یا نیازمندان هدیه بدهند یا اینکه پایین‌تر از قیمت به من بفروشند تا من هم با قیمت پایین به خانواده‌های نیازمند بفروشم یا به آنها هدیه بدهم.» 

دستگیری از نیازمندان در هیئت

 سلیمانی با جمعی از خیّران هیئت متوسلین به قمربنی‌هاشم(ع) هم در ارتباط و عضوی از این هیئت است. هر ماه مبلغی هم به صندوق قرض‌الحسنه این هیئت می‌دهد تا کمک‌خرج اهالی نیازمند محله‌اش باشد. می‌گوید: «۳۰ نفر از ایتام را تحت پوشش داریم و گاهی اوقات هم برای جوان‌ها اشتغال ایجاد می‌کنیم. به افرادی که معتمدان محله معرفی می‌کنند، وام قرض‌الحسنه می‌دهیم و در مناسبت‌ها هم سبد کالا برای خانواده‌های نیازمند تهیه می‌کنیم.» 

کد خبر 52454

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 6 =

خدمات الکترونیک پرکاربرد