سلامت روان؛ اولویت مغفول، مسئولیت فوری

غفلت از سلامت روان به معنای نادیده‌گرفتن بخش عمده‌ای از سلامت جامعه، بهره‌وری اقتصادی و انسجام اجتماعی است.

به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل، سید جواد حسینی رئیس سازمان بهزیستی در یادداشتی نوشت:

در دو جلسه کاری نسبتاً مفصل با همکاران اداره‌ کل مشاوره و راهنمایی سازمان بهزیستی کشور، وضعیت موجود خدمات سلامت روان، چالش‌های نهادی، خلأهای سیاستی و ظرفیت‌های اجرایی مورد بررسی دقیق قرار گرفت.

این جلسات، متکی بر داده‌های ملی، گزارش‌های رسمی و مرور تجربه‌های بین‌المللی، به جمع‌بندی سیاست‌هایی انجامید که در این یادداشت ارائه می‌شود؛ یادداشتی که هم گزارش عملکرد است و هم تبیین مسیر آینده.

سلامت روان امروز دیگر یک موضوع حاشیه‌ای یا صرفاً تخصصی نیست؛ بلکه به یکی از ارکان اصلی حکمرانی اجتماعی تبدیل شده است.

گزارش‌های «بار جهانی بیماری‌ها» (GBD) نشان می‌دهد اختلالات روانی و رفتاری، از اصلی‌ترین علل ناتوانی (DALY) در جهان هستند و سهم آن‌ها در دهه‌های اخیر رو به افزایش بوده است.

در ایران نیز نتایج طرح‌های ملی سلامت روان نشان می‌دهد شیوع اختلالات اضطرابی و افسردگی، بویژه در میان جوانان، زنان و سالمندان، روندی نگران‌کننده دارد.

جامعه امروز ما جامعه‌ای پرشتاب، متغیر و همراه با فشارهای اقتصادی، نااطمینانی شغلی، تغییرات الگوی خانواده و تحولات ارتباطی است.

پژوهش‌های اجتماعی در ایران نشان می‌دهد این عوامل به‌طور مستقیم با افزایش تنش‌های روانی، فرسودگی اجتماعی و کاهش تاب‌آوری فردی و جمعی مرتبط‌اند. در چنین شرایطی، استفاده از سازوکارهای سنتی و پراکنده، پاسخگوی نیازهای پیچیده امروز نیست.

بر اساس گزارش‌های سازمان جهانی بهداشت و اجماع پژوهشی در حوزه سلامت عمومی، حدود ۸۰ درصد از عوامل مؤثر بر سلامت انسان، ریشه در مؤلفه‌های روانی و اجتماعی دارد و تنها ۲۰درصد به عوامل زیستی و پزشکی محدود می‌شود.

این یافته، که در سیاست‌گذاری سلامت کشورهای توسعه‌یافته مبنای تغییر رویکرد قرار گرفته، به‌روشنی نشان می‌دهد غفلت از سلامت روان، به معنای نادیده‌گرفتن بخش عمده‌ای از سلامت جامعه، بهره‌وری اقتصادی و انسجام اجتماعی است.

سازمان بهزیستی کشور با اتکا به این شواهد و در چارچوب وظایف قانونی خود، مجموعه‌ای از اقدامات را به‌صورت هم‌زمان در دو سطح دنبال می‌کند: ارتقای خدمات جاری سلامت روان و طراحی سیاست‌های آینده‌نگر مبتنی بر داده و عدالت اجتماعی. خدمات جاری سلامت روان

در مجموع، سازمان بهزیستی فقط در شش ماه اول سال ۱۴۰۴با تعداد ۲۹۴۲مراکز دولتی و غیر دولتی مشاوره و امور روانشناختی و ۱۱۱مرکز سلامت روان محلی به ۶۵۹۳۰نفر در قالب ۱۳۸۶۳۴۱جلسه مشاوره و در قالب خط تلفنی ۱۴۸۰ به
۸۶۷۴۷۷نفر خدمات مشاوره وروان شناختی ارائه نموده است.

همچنین درقلمرو آموزش های ازدواج و خانواده، به ۱۷۰۳۶۷نفر در قالب ۶۳۳۹دوره آموزشی خدمات آموزش روان داده است.

شبکه خدمات مشاوره‌ای و سلامت روان سازمان بهزیستی، حاصل چند دهه تجربه نهادی و سرمایه انسانی است.
مطالعات تطبیقی نشان می‌دهد کشورهایی که به‌جای ایجاد ساختارهای موازی، به ارتقای کیفیت و نظارت بر شبکه موجود پرداخته‌اند، نتایج پایدارتری در کاهش آسیب‌های روانی به دست آورده‌اند.

صدور مجوز و ساماندهی مراکز مشاوره و خدمات روان‌شناختی در سازمان بهزیستی، بر اساس ارزیابی‌های چندسطحی (استانی، منطقه‌ای و ملی) انجام می‌شود._ 
این رویکرد، همسو با استانداردهای حرفه‌ای مورد تأکید فدراسیون‌های بین‌المللی روان‌شناسی است که «کنترل ورودی حرفه» را یکی از مؤثرترین ابزارهای پیشگیری از مداخلات غیرعلمی می‌دانند.

در سال گذشته، برگزاری ۹۲۲جلسه ارزیابی تخصصی به‌مدت ۱۳۵۲ساعت و صدور مجوز برای ۵۶۶نفر از میان ۱۲۳۷متقاضی، نشان‌دهنده رویکرد مبتنی بر کیفیت و نه صرفاً کمّیت است.

نظارت مستمر و آموزش ضمن خدمت، بخش جدایی‌ناپذیر این نظام است. پژوهش‌های بین‌المللی نشان می‌دهد الزام به آموزش سالانه، به‌طور معناداری خطاهای حرفه‌ای و شکایات مراجعان را کاهش می‌دهد. الزام مراکز به گذراندن ۷۲ساعت آموزش سالانه و مشروط‌ کردن تمدید مجوز به این آموزش‌ها، در همین چارچوب طراحی شده است.

برگزاری کارگاه‌ها و دوره‌های آموزشی گسترده، پاسخی مستقیم به شکاف مهارتی شناسایی‌شده در پژوهش‌های ملی است.

در سال گذشته ۳۱کارگاه کشوری و منطقه‌ای و در سال جاری ۲۴دوره آموزشی با مشارکت ۴۳۳۶نفر برگزار شده است.
ارزیابی‌های پس آموزشی نشان می‌دهد این دوره‌ها به بهبود مهارت‌های مداخله‌ای و رضایت‌مندی مراجعان منجر شده است.

توانمندسازی تخصصی مشاوران برای گروه‌های خاص، مبتنی بر تحولات جمعیتی کشور است. گزارش‌های رسمی جمعیتی نشان می‌دهد ایران در آستانه ورود به دوره سالمندی شتابان قرار دارد. آموزش ۳۵۰۰نفر در حوزه سالمندی، پاسخی پیشگیرانه به این روند است.

همچنین توسعه آموزش‌های مرتبط با اوتیسم و زبان اشاره، همسو با کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت و مطالعاتی است که بر ضرورت دسترسی برابر به خدمات سلامت روان تأکید دارند.

گسترش مشاوره حضوری و غیرحضوری و حرکت به سمت مشاوره آنلاین، مبتنی بر شواهد پژوهشی دوران کرونا و پساکرونا است که نشان داد خدمات روانی غیرحضوری می‌تواند دسترسی را افزایش و هزینه‌ها را کاهش دهد، به شرط آنکه با استانداردهای اخلاقی و حرفه‌ای همراه باشد.

ثبت‌نام ۳۸۷متقاضی و تأیید ۲۲۰نفر در شش‌ماهه نخست سال جاری، همراه با تدوین شیوه‌نامه تخصصی، در همین راستاست.

توسعه سامانه‌های هوشمند و داشبوردهای مدیریتی، پاسخی به یکی از مهم‌ترین توصیه‌های پژوهش‌های سیاست‌گذاری سلامت است: «بدون داده، سیاست مؤثر شکل نمی‌گیرد».
اتصال خدمات مشاوره به سامانه‌های تحلیلی، امکان رصد الگوهای مراجعه، نیازهای منطقه‌ای و اثربخشی مداخلات را فراهم می‌کند.

به‌کارگیری شبکه داوطلبان روان‌شناس و مددکار اجتماعی نیز مبتنی بر پژوهش‌هایی است که نشان می‌دهد مشارکت داوطلبانه متخصصان، هم پوشش خدمات را افزایش می‌دهد و هم اعتماد اجتماعی را تقویت می‌کند؛ به‌ویژه در شرایط محدودیت منابع.

اما باید دید حرکت بسوی آینده با چه سیاست‌هایی و مبتنی برچه شواهدی باید محقق شود در این خصوص چند موضوع راهبردی را باید مورد توجه قرار  داد.

نخست؛ حرفه‌ای‌سازی و تخصص‌محوری خدمات مشاوره.
مطالعات تطبیقی در اروپا و شرق آسیا نشان می‌دهد تخصص‌سازی خدمات روانی، اثربخشی مداخلات را به‌طور معناداری افزایش می‌دهد و از آسیب‌های ناشی از مداخلات عمومی و غیرهدفمند جلوگیری می‌کند.

دوم؛ ساماندهی، ارزیابی و نظارت مستمر.

نظام‌های موفق سلامت روان، نظارت پسینی و امکان لغو مجوز را بخش جدایی‌ناپذیر حمایت از حقوق شهروندان می‌دانند؛ رویکردی که سازمان بهزیستی به‌طور جدی دنبال می‌کند.

سوم؛ آموزش و توانمندسازی نیروی انسانی.

پژوهش‌های اقتصادی سلامت نشان می‌دهد هر واحد سرمایه‌گذاری در آموزش سلامت روان، چند برابر صرفه‌جویی در هزینه‌های درمانی و اجتماعی ایجاد می‌کند.

 چهارم؛ بهره‌گیری هوشمندانه از فناوری.

مطالعات سازمان جهانی بهداشت تأکید دارد که مشاوره آنلاین در صورت تنظیم‌گری مناسب، می‌تواند شکاف دسترسی مناطق محروم را به‌طور معناداری کاهش دهد.
 

پنجم؛ پیوند سلامت روان با زیست محله‌ای.

تجربه کشورهای اسکاندیناوی، ژاپن و برخی کشورهای آسیای جنوب شرقی نشان می‌دهد مداخلات محله‌محور، مؤثرترین ابزار پیشگیری اولیه در سلامت روان هستند.
 

طرح «سلام (سلامت اجتماعی محله‌محور) دقیقاً در همین چارچوب طراحی شده است. 

این یادداشت، صرفاً بیان یک دغدغه یا طرح کلی نیست؛ گزارش یک مسیر مبتنی بر شواهد پژوهشی، تجربه‌های جهانی و واقعیت‌های ایران است.

سلامت روان با شعار محقق نمی‌شود، بلکه با تصمیم‌های شجاعانه، سیاست‌گذاری علمی، نظارت مستمر و خدمات عادلانه و اثربخش به ثمر می‌نشیند.


سازمان بهزیستی کشور خود را متعهد می‌داند که این مسیر را با اتکا به علم، داده و مسئولیت اجتماعی ادامه دهد.

کد خبر 161527

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 0 =