خانه‌ای برای رویاهای ناتمام

در میان اتاق‌هایی که بیشتر به خانه شباهت دارد تا خوابگاه، دخترانی هستند که از درس و مهارت‌هایشان می‌گفتند. رئیس سازمان بهزیستی با تأکید بر اهمیت توجه به استعدادها به آن‌ها گفت: انتخاب مسیر مهارتی و هنری، گامی امیدوارکننده برای ساختن آینده‌ای مستقل است.

به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل، زندگی بدون پدر و مادر، بدون آن سایه امنی که نامش خانواده است برای بسیاری تنها یک تصور دور است اما برای برخی کودکان و نوجوانان، واقعیتی است که هر روز با آن زندگی می‌کنند. درست در همان سال‌هایی که انسان بیش از هر زمان دیگری به تکیه‌گاه، حمایت و آرامش نیاز دارد نبود خانواده می‌تواند زخمی عمیق بر روح و روان کودک بگذارد.با این حال در دل همین فقدان، هنوز هستند انسان‌هایی که باور دارند می‌توان پناهی ساخت حتی اگر خانواده از دست رفته باشد، خیرانی که تلاش می‌کنند جای خالی آغوش خانواده را پر کنند و فضایی بسازند که کودک دوباره گرمای خانه را احساس کند.

سید جواد حسینی رئیس سازمان بهزیستی کشور به همراه سید حسن موسوی چلک معاون سلامت و حمیدرضا الوند مدیرکل دفتر کودکان و نوجوانان این سازمان به یکی از همین مراکز رفتند؛ بازدید از مرکز دختران ایران وابسته به مؤسسه نیک‌گامان جمشید. مؤسسه‌ای که چند مرکز برای نگهداری کودکانی ایجاد کرده که سایه امن خانواده را از دست داده‌اند.در این مرکز، ۲۹ دختر بدسرپرست و بی‌سرپرست در رده سنی ۷ تا ۱۸ سال زندگی می‌کنند. آنچه این مرکز را متمایز می‌کند تلاش برای شبیه‌سازی زندگی خانوادگی است تلاشی که در جزئی‌ترین فضاها هم دیده می‌شود.

مرکز، حیاطی بزرگ دارد، دو خوابگاه، یک سالن آمفی‌تئاتر و حتی گلخانه. گلخانه‌ای که در آن دختران مرکز کاهوی فرانسوی پرورش می‌دهند، آن هم با روشی خاص بدون نیاز به خاک و کود و تنها در آب. روبه‌روی خوابگاه‌ها، محوطه‌ای زیبا با آلاچیق و مبلمان چوبی ساخته شده است، فضایی شبیه پارک، برای نفس کشیدن و برای زندگی.

آموزش، کار و تجربه استقلال بخشی جدایی‌ناپذیر از روزمره دخترانی است که قرار است در این مرکز شبه خانواده برای آینده‌ای مستقل آماده شوند.

کشت کاهو و تجربه شیرین درآمد

اشکان تقی‌پور مدیرعامل مؤسسه نیک‌گامان جمشید، می‌گوید: بچه‌ها از محل کشت همین کاهوها ۹ میلیون تومان سود به دست آورده‌اند آن هم در نخستین سالی که چنین تجربه‌ای را آغاز کرده‌اند. یک بانوی کارآفرین که پرورش این کاهوها را به بچه‌ها یاد داده، محصولات را از خودشان می‌خرد و سود حاصل میان دخترانی که برای کشت زحمت کشیده‌اند، تقسیم می‌شود. ستایش، دختر نوجوانی است که در گلخانه کار می‌کند به این کار علاقه دارد و از درآمد آن هم استفاده می‌کند.

خوابگاه دختران ۱۷ سال به بالا از سایر بچه‌ها جداست. اتاق‌ها چهار تخته‌اند و نکته قابل توجه این است که بچه‌ها پس از ۱۸ سالگی نیز بلافاصله ترخیص نمی‌شوند، آن‌ها می‌مانند تا به ثبات مالی و زندگی قابل اتکایی برسند.اگرچه نام این فضاها «خوابگاه» است اما محیط کاملاً شبیه خانه طراحی شده است، پذیرایی نسبتاً بزرگ با مبلمان، کتابخانه، تلویزیون و آشپزخانه‌ای که خود بچه‌ها در آن آشپزی می‌کنند.

در کنار یادگیری کار و مهارت، درس همچنان ستون اصلی زندگی بچه‌هاست، ستونی که آینده تحصیلی و شغلی آن‌ها بر آن بنا می‌شود. طوقانیان معاون مدیرعامل مؤسسه، می‌گوید: زمانی که این مرکز را تحویل گرفتند از ۳۲ کودک ساکن، ۳۰ نفر تجدیدی بودند. امروز اما با وجود اضافه شدن افراد جدید توانسته‌اند بالاترین آمار معدل بالای ۱۷ را ثبت کنند.

چندین نمایشگاه از آثار هنری بچه‌ها برگزار شده و دختران مرکز علاوه بر درس خواندن، مهارت‌های مختلفی را نیز آموخته‌اند. چهار نفر از بچه‌ها بالای ۱۸ سال هستند که روزها کار می‌کنند و یک نفر هم دانشجو است و در حال تهیه خانه برای ترخیص او هستند.

بچه‌ها به دنبال علائق و استعدادشان

سال گذشته یکی از بچه‌ها با معدل ۲۰ در رشته علوم تجربی فارغ‌التحصیل شد، به‌تازگی ترخیص شده و امسال مشغول به کار است و یک خیر هم خانه‌ای در اختیارش گذاشته است و حالا مستقل زندگی می‌کند.هدف همه این تلاش‌ها، ساختن آینده‌ای قشنگ‌تر است.

روایت هر یک از این دختران تصویری زنده از نتیجه یک نگاه متفاوت به نگهداری است، نگاهی که کودک را نه صرفاً دریافت‌کننده خدمات بلکه صاحب استعداد و آینده می‌بیند.

بچه‌ها تک‌تک خودشان را به رئیس سازمان معرفی کردند و گفتند که کلاس چندم هستند و در کنار درس، چه مهارتی را یاد گرفته‌اند.

محدثه، دختر ۱۸ ساله‌ای است که در حوزه گرافیک فعالیت می‌کند، آن‌قدر پیشرفت کرده که حالا تمام کارهای گرافیکی مؤسسه را خودش طراحی و اجرا می‌کند. انیمیشن هم کار می‌کند و همین رشته را در هنرستان خوانده است.

طوقانیان معاون موسسه می‌گوید: هر هنری یا مهارتی که بچه‌ها به آن علاقه داشته باشند، هزینه‌اش را آنها پرداخت می‌کنند تا آموزش ببینند.

این مؤسسه خیری دارد که صاحب یک مدرسه غیردولتی است، مدرسه‌ای که فقط از بچه‌های مراکز شبه‌خانواده ثبت‌نام می‌کند و حتی فارغ‌التحصیلان را به کار می‌گیرد.

رئیس سازمان بهزیستی درباره برنامه روزمره بچه‌ها پرسید. طوقانیان توضیح داد: درس، جدی‌ترین کار است. در کنار آن، بچه‌ها علایقشان را دنبال می‌کنند برخی به باشگاه ورزشی می‌روند، برخی به کلاس‌های هنری. پنجشنبه و جمعه‌ها اداره خانه، آشپزی و نظافت بر عهده خودشان است. بچه‌های کوچک موبایل ندارند و بچه‌های بزرگ در ساعات مشخصی می‌توانند از موبایل استفاده کنند.

تقی‌پور هم گفت: هر رشته‌ای را که بچه‌ها دوست داشته باشند، آن‌ها را به دانشگاه مرتبط می‌برند و رؤسای دانشگاه‌ها نیز استقبال می‌کنند مثلاً محدثه را به دانشکده هنرهای زیبا بردند و رئیس دانشگاه به او یک کتاب هدیه داده است.

قلاب‌بافی، نقاشی، پیانو، داستان‌نویسی، تئاتر و ورزش از جمله علاقه‌مندی‌هایی است که بچه‌ها پیگیری می‌کنند. یکی از دختران دو سال است که در حال نوشتن یک داستان است و مسئولان مرکز می‌گویند ذهنی فانتزی و قدرت روایت‌گری بالایی دارد.

برگزاری نخستین جشنواره فرهنگی و هنری فرزندان مراکز بهزیستی

در حین بازدید بود که یکی از دختران نوجوان مرکز از راه رسید و گفت که به باشگاه می‌رود و رشته کیک بوکسینگ کار می‌کند. اسما و مانلی که کلاس سوم دبستان هستند هنگام بازدید از مدرسه آمدند و مسئولان گفتند سه نفر از دختران هم شاغل هستند و هنوز از سر کار نیامده‌اند.

همین تجربه‌های عینی است که سیاست‌گذاری را معنا می‌بخشد و برنامه‌های کلان را از کاغذ به زندگی واقعی پیوند می‌زند. حمیدرضا الوند مدیرکل دفتر کودکان و نوجوانان سازمان بهزیستی، اعلام کرد: نخستین جشنواره فرهنگی و هنری فرزندان مراکز نگهداری بهزیستی سال آینده برگزار می‌شود و تاکنون ۱۵۰۰ نفر از فرزندان مراکز شبه‌خانواده در ۱۲ رشته از جمله شعر، ادبیات، سرود، تئاتر و نمایش شناسایی شده‌اند.

رئیس سازمان بهزیستی نیز خطاب به بچه‌ها گفت: اینکه به استعداد خودتان توجه کرده‌اید و مسیر مهارتی را انتخاب کرده‌اید، جای خوشحالی دارد. برای سال آینده جشنواره هنری فرزندان مراکز بهزیستی را برگزار خواهیم کرد.

محمد نصیری مدیرکل بهزیستی استان تهران هم گفت: سه سال پیش که به این مرکز آمدم واقعاً شرایط خوب نبود و بچه‌ها خشم زیادی داشتند. امروز که آمدم، وضعیت بسیار بهتر است و حال خوب را در چهره بچه‌ها می‌بینم. ما مدیون آقای تقی‌پور هستیم.

او تأکید کرد: این مؤسسه، یکی از بهترین مؤسسات در حوزه بازپیوند به شمار می‌رود.

مراکز شبه‌خانواده‌ای از این دست نشان می‌دهند که اگر نگاه، نگاه توانمندسازی باشد و اگر کودک در مرکز توجه قرار گیرد می‌توان حتی در سخت‌ترین شرایط، بذر امید کاشت. آینده‌ای که در این خانه‌ها شکل می‌گیرد حاصل مشارکت انسان‌هایی است که باور دارند خانه همیشه یک نسبت خونی نیست، گاهی مجموعه‌ای از توجه، اعتماد و فرصت است. جایی که کودکان نه با گذشته‌شان بلکه با توانایی‌ها و رؤیاهایشان شناخته می‌شوند و زندگی دوباره از همین‌جا آغاز می‌شود.

کد خبر 161336

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
8 + 0 =