شنبه، دهم مهرماه، برابر با دوم اکتبر، در تقویم جهانی، روز بدون خشونت نامگذاری شده است. اگر چه این روز به یاد سالروز تولد مهاتما گاندی نامگذاری شده، اما با توجه به شرایط امروزی جوامع و زندگی ماشینی، خشونت، به یکی از پارامترهای اصلی چالش اجتماعی کشورها و سیاستگذاران فرهنگی تبدیل شده است.
از نگاه ما، آنچه مهم است این است که امروز، دوری از خشونت و توسل به آرامش، در مسائل اجتماعی و در روابط فردی و خانوادگی از نظر سازمان بهداشت جهانی و همینطور از دیدگاه مسؤولان فرهنگی نظام دینی ما، یک ایدهی فراگیر برای کاهش آسیبهای اجتماعی است و همهی مسؤولان و برنامهریزان معتقدند خشونت، راه حل هیچ مسئله و مشکلی نیست.
متأسفانه افرادی هستند که معتقدند برخی مسائل و مشکلات هست که بدون خشونت و عصبانیت قابل حل نیست و به همین خاطر، خود را توجیه میکنند که باید در برخی موارد خشونت به خرج داد و با عصبانیت و پرخاشگری، به اصطلاح، خر مراد را از پل گذراند.
اما این استدلال در دنیای پرتنش امروز و در شرایطی که بخشی از مردم جامعه به خاطر بالا بودن اضطراب اجتماعی ناشی از زندگی ماشینی، وضعیت نرمال رفتاری ندارند، توجیه عقلانی ندارد، بخصوص اینکه صحنهی بحث، میدان زندگی خانوادگی و اختلافات زوجین باشد.
از آنجا که درگیریهای خانوادگی، همسرآزاری و کودکآزاری، بیشترین فراوانی آسیبها را در اورژانس اجتماعی، رقم میزند و نزاع و درگیری، بالاترین فراوانی را در بین تنشهای افراد دارد، و به خاطر اینکه، بیشترین دلیل مشکلات پیشآمده، عدم کنترل خشم و خشونت است، لذا میتوان گفت، مهمترین عامل آسیبهای فردی و خانوادگی، همانا خشونت است. چون اگر طرفین، چه زن و شوهر، چه والدین، چه فرزندان و چه افراد غیر خویشاوند و غریبه، پیش از لحظهای که تنش بالا میگیرد و حرفها و گفتگوها به سر و صدا و فریاد میانجامد و احتمال درگیری فیزیکی یا روانی بالا میگیرد، یک آن به خودشان بیایند و بتوانند خود را کنترل کنند و از صحنهی نزاع و تنش لفظی دور شوند، هم خود و هم طرف مقابل را از یک تنش خشمآلود خطرناک که ممکن است عواقب غیر قابل پیشبینی در پی داشته باشد دور کردهاند.
ما به عنوان مسؤولینی که سالها ثمرات خشونت را در اورژانس اجتماعی، نزاعها، سالمندآزاری، معلولآزاری، کودکآزاری، درگیریها و آسیبهای خانوادگی و اجتماعی دیدهایم به شما میگوییم، تنها ثمرهی خشونت، صدمه زدن به دیگران و گیر کردن در دام قانون است. البته ممکن است مشکلات جدیتری هم پیش بیاید. مثلا اگر در خشونت علیه طرف مخاصمه، کنترل نداشته باشید درگیری ممکن است به صدمهی جدی و حتی مرگ وی بینجامد و علاوه بر دیه و مصایب قانونی، قانون ناچار به قصاص هم بشود.
بهتر است فکر کنید آیا شما با خشونت میتوانید حرفتان را به کرسی بنشانید و خواستهی خود را برآورید؟ آیا به جز اینکه به خودتان، اطرافیان و خانواده، صدمه میزنید چیز دیگری عایدتان میشود؟
عقل میگوید: خشونت، هر گز نتیجهی مطلوب را نمیدهد، بخصوص در بحثهای خانوادگی که بیشترین تماسها به اورژانس اجتماعی، از این نوع است. اما اگر از طریق قانون و با آرامش مسائل را پیگیری کنید احتمال اینکه به نتیجهی خوب برسید بیشتر است ضمن اینکه هیچ صدمهی مالی، روانی یا جسمی هم به کسی نمیزنید.
در دعاوی زناشویی و خانوادگی که زوجین، اختلافاتی با یکدیگر دارند، تجربهی ما در بهزیستی این است که این اختلافات با خشونت و پرخاشگری و نزاع، به هیچوجه قابل حل نیست و اتفاقا خشونت، خیلی عواقب بدی برای دو طرف دارد و روی بچهها هم اثر بسیار بدی میگذارد.
در زندگی در جامعهی متکثر بشری این یک اصل است: چه در زندگی خانوادگی و چه زندگی اجتماعی، هیچکس به طور مطلق به همهی خواستهها و حقوقش دست پیدا نمیکند و همیشه مسائل و مباحثی هست که طبق دلخواه ما پیش نمیرود و نتیجهی مورد نظر ما را ندارد.
بنا بر این باید بپذیریم که بعضی مسائل، ممکن است به نفع ما حل نشود حتی اگر خشونت و زور در میان باشد و چه بسا که با خشونت، نتیجه بدتر هم بشود. پس راه بهتر این است که با آرامش و گفتگو به سراغ طرف مقابل برویم و سعی کنیم با سازگاری و گذشت، مشکلات را حل کنیم. اگر هم نتوانستیم راه حل مسائل را پیدا کنیم از مشاوران بهزیستی و مددکاران این سازمان که در مراکز مثبت زندگی، مراکز مشاوره، کلینیکهای مددکاری، مراکز مداخله در بحران، اورژانسهای اجتماعی، پایگاههای خدمات اجتماعی و دیگر مراکز بهزیستی هستند کمک بگیریم تا راههای پرهیز از خشونت و حل مشکلات از طریق گفتگوی مسالمتآمیز را به ما نشان دهند.
شهره شاهرودی
معاون اجتماعی بهزیستی خراسان رضوی
نظر شما