دهم مارس، مطابق با ۱۹ شهریور، روز جهانی پیشگیری از خودکشی است. سازمان ملل و سازمان بهداشت جهانی، یک برنامه پیشگیری از خودکشی را در سال ۲۰۱۵ تدوین کرده و به اجرا گذاشتهاند که در حال حاضر نیز در سطح کشورهای عضو در حال اجرا است.
در ایران، به لطف مبانی دینی در سطح اجتماعی و به یمن وجود فرهنگ مذهبی و مناسکی مانند زیارت، مراسم مذهبی و آیینهای ملی که تأثیرات روانی و عاطفی مثبت زیادی در بین مردم میگذارد، خوشبختانه آمار خودکشی نسبت به بسیاری کشورها پایینتر است.
جامعهشناسان از جمله امیل دورکیم، خودکشی را یکی از عوارض گسست اجتماعی میداند. او معتقد است هر چه انسجام و تفاهم اجتماعی و ارتباطات انسانی گستردهتر و فراگیرتر باشد میزان انزوای اجتماعی کاهش یافته و خودکشی کمتر میشود.
بیچلر نیز معتقد است که چهار نوع مفهوم کلی در مورد کنش خودکشی وجود دارد:
۱ - گریزنده: هنگامی که خودکشی به عنوان فرار از وضعیتی تحمل ناشدنی تلقی می شود.
۲ - پرخاشجو: هنگامی که اقدام کننده به خودکشی، قصد آزار یا جلب توجه دیگران را دارد.
۳ - ایثارگرانه: خودکشی معطوف به برخی عقاید سیاسی یا اخلاقی است.
۴- مضحک: هنگامیکه اقدام کننده به خودکشی، با زندگی و مرگ به قمار می پردازد.
اما در تحلیلهای درونوطنی متناسب با الگوهای فکری و ارزشی جامعهی ما، میتوان گفت متأسفانه در سالهای اخیر، آنچه موضوع خودکشی را به خصوص در سطح جوانان و میانسالان، مطرح کرده، افزایش توقعات و انتظارات آنها از زندگی و تأثیر مخرب رسانهها و امواج تبلیغاتی غربی با هدف ترویج لذتجویی و ثروتپرستی و تضعیف فرهنگ کار و تلاش است.
در سالهای اخیر شاهد هستیم که به خاطر رویکردهای اجتماعی نادرست به مسائل اساسی و فکری جوانان و نیز عدم پاسخگویی نیازهای فردی و اجتماعی آنان، نوعی سرخوردگی و کماقبالی به فرهنگ بومی و ملی ایجاد شده و در مقابل، رسانههای مروج فرهنگ غربی با تهاجم رسانهای به رویهی مسلط در افکار عمومی جوانان تبدیل شده که در نتیجه، سعی دارد جوانان را به سمت ایدههای خیالپردازانهی مادی، لذتجویی، ثروتاندوزی و مقامپرستی سوق دهد و چون جوان در عمل به این آرزوها و رؤیاها نمیرسد و در مسیر طبیعی و واقعی زندگی قرار میگیرد، از زندگی ناامید و سرخورده شده و خود را شکستخورده حس میکند. در نتیجهی گسترش این افکار منفی، احساس بیهودگی و بینتیجهبودن زندگی به او دست میدهد و به طرف خودکشی میرود.
سازمان بهزیستی به عنوان یک سازمان تخصصی در زمینهی پیشگیری از بلایا و بحرانهای فردی، خانوادگی و آسیبهای اجتماعی، اگر چه تخصص کافی برای تحقق اهداف خود را در اختیار دارد و از آنجا که در برنامه ششم توسعه، به عنوان متولی سلامت اجتماعی معرفی شده، ضرورت دارد که ابزارها و امکانات لازم از نظر مالی، اجرایی، مدیریتی و انسانی را در اختیار داشته باشد تا به سمت این اهداف عالی حرکت کند.
با این همه، در تمام سنوات گذشته، بهزیستی همیشه و همواره، برنامههای پیشگیری وسیعی در زمینهی ایجاد امید و اعتماد در بین مردم، اعضای جامعهی هدف و بخصوص جوانان اجرا کرده و برنامههایی از قبیل مشارکت اجتماعی دانشآموزان در کاهش آسیبهای اجتماعی، غربالگری اضطراب کودکان، پیشگیری از آسیبها، خدمات روانی اجتماعی به بازماندگان بلایا و حوادث، و ترویج نشاط اجتماعی از جمله طرحها و برنامههایی بوده که در این زمینه اجرایی کرده است.
اما از آنجا که افراد در خانواده رشد میکنند و میبالند و بخش عظیمی از زمینهی موفقیت و شکست و تصمیمات خوب و بد آنها در خانواده، فراهم میگردد تأکید اصلی ما بر خانواده است و به همین جهت در تمام طرحها و برنامهها از جمله پیشگیری از طلاق، اورژانس اجتماعی، توانبخشی افراد دارای معلولیت و مراکز اقامتی کودکان و سایر مددجویان، همیشه، یک پیوست فرهنگی برای خانواده داریم و در برنامهی ساماندهی کودکان کار و خیابان نیز، عمدهی همت خود را بر توانمندسازی خانواده و ارتقای سطح سلامت روانی محیط خانواده متمرکز نمودهایم.
لذا معتقدیم باید ساز و کار لازم برای کار پیشگیرانه در اختیار سازمان بهزیستی قرار گیرد تا بتوانیم خانوادهها و جوانان را از جهت آگاهسازی، مهارتهای ارتباطی، روشهای حل مسئله، روشهای کاهش اضطراب، کاهش خشونت و بهبود ارتباط و تعامل فکری و رفتاری اعضای آن، تقویت نموده و آموزشهای لازم و تکنیکهای تخصصی مددکاری و روانشناسی را در این مورد اجرایی نماییم.
در نهایت، پیشگیری از خودکشی، یک تصمیم جمعی مبتنی بر عقلانیت و تدبیر و همراه با برنامههای اجرایی مشخص توسط متخصصین علوم روانشناسی و اجتماعی میباشد که باید توسط سازمانهای متخصص این موضوع که با توجه به قراین، سازمان بهزیستی میباشد اجرایی و عملیاتی شود.
دکتر مسعود فیروزی
مدیر کل بهزیستی خراسان رضوی
نظر شما