امروز از سوی سازمان ملل، روز بدون دخانیات نامگذاری شده و من به عنوان کسی که سالها در حوزهی پیشگیری و درمان اعتیاد کار کردهام و تجربیات زیادی در زمینهی اعتیاد جوانان و آسیبهای ناشی از آن دارم یک پیشنهاد ارزان، عملیاتی، مفید و تضمینی برای خانوادهها دارم.
بررسیهای کارشناسی ما نشان میدهد که در جمعهای ورزشی غیر حرفهای که تحرکات حوزهی آمادگی جسمانی، ورزشهای سبک باشگاهی، دوچرخهسواری، کوهنوردی غیر حرفهای و ورزشهای سبک هوازی، تقریبا هیچ آسیبی دیده نمیشود و نسبت افراد دارای آسیب اعم از اعتیاد، بداخلاقی، فساد فکری و ناهنجاریهای اجتماعی به کل گروه، نسبت بسیار پایینی است که در مباحث آماری عملا به حساب نمیآید.
در مقابل، در بین جوانان آسیبدیده، معتاد به مصرف مواد مخدر، ولگرد، وندالیست (مخرب)، اراذل و اوباش و سایر گروههای دچار ناهنجاری اجتماعی، تقریبا هیچ اهل ورزشی دیده نمیشود.
تأکید من بر ورزش غیر حرفهای در این نوشتار، به این جهت است که ورزش حرفهای آسیبهای خاص خود را دارد. ورزش حرفهای مستلزم اختصاص تمام وقت زندگی به ورزش میباشد که منجر به تغییر مسیر اینده فرد و عدم تحصیل و یادگیری حرفه و اشتغال میگردد و در نهایت احتمال موفقیت در ورزش حرفهای بسیار کم است.
بنا بر این من اصرار دارم که پدر و مادرها، فرزندان خود را از همان اوان کودکی و حتی از سنین زیر دبستان، به ورزش تشویق کنند و یک برنامهی دقیق و منظم برای آنها برقرار سازند. باز هم تأکید میکنم که منظور از برنامهی ورزشی، ورزش های غیر حرفهای است زیرا به نظر من ورزش حرفهای، مشکلاتی دارد که در این نوشتار، جای بحث آن نیست.
پدر و مادر خودشان باید الگوی فرزند باشند و حتی اگر شده یکی دو ساعت در روز به جست و خیز و تحرک فیزیکی بپردازند تا فرزندان از همان آغاز با فضای ورزش و تحرک سالم فیزیکی در خانواده خو بگیرند و این الگوسازی طوری باشد که یک برنامهی منظم و همیشگی را پیش روی آنها قرار دهد.
همچنین باید مراکز یا باشگاههایی برای کودکان تأسیس شود که مختص سنین آنها بوده و تحت نظر مربیان تأیید شده از سازمان تربیت بدنی اداره شود.
این مراکز باید خاص ورزش سبک کودکان باشد و از دوچرخهسواری گرفته تا ژیمناستیک و وسایل بازی و نرمش، از پیادهروی و دوندگی تا شنا و نرمشهای آمادهسازی توان جسمی، همه را شامل شود.
همچنین میتوان در کنار این ورزشهای سبک، پدر و مادرها در پارکها یا فضاهای باز اطراف منازل یا محل زندگیشان با فرزندانشان توپبازی، فوتبالبازی، وسطبازی یا ورزشهای سبک دیگر را تمرین و کار کنند.
میدانید؟ منظورم این است که ورزش مثل رفتن به پارک و تلویزیون نگاه کردن و غذا خوردن در رستوران، در برنامهی زندگی روزانهی خانواده، نهادینه شود و فرزند خانواده به این وضعیت عادت کند و در واقع به آن معتاد شود.
اطمینان دارم که گرایش کودکان و نوجوانان به ورزش، داشتن برنامهی منظم ورزشی، پرهیز از دورهمیهای خانوادگی که افراد در آن سیگار و قلیان میکشند و توجه کردن به برنامههای ورزشی در تلویزیون و احیانا ورزش کردن همگام با این برنامهها، شرکت فعال در مسابقات ورزشی آموزشگاه و مدرسه و محله و بالاخره، عادت کردن به فعالیت جسمی و فیزیکی، در درازمدت، همسالان و اعضای گروههای همسان را در نوجوان، از گروههای بداخلاق و بدرفتار جدا میسازد و آنها را به طرف جوانان و نوجوانان ورزشکار و سالم سوق میدهد.
از آنجا که بیشتر آسیبها از گروههای همسالان به نوجوان شما سرایت میکند و اعتیاد به سیگار و مواد مخدر نیز از همین گروهها آغاز میشود، پیشگیری از سیگار و مواد مخدر نیز از همین مسیر، امکانپذیر است. یعنی اگر برنامهای داشته باشیم که دوستان فرزندمان از بین کودکان ورزشکار و دوستداران ورزش انتخاب شوند دوستگزینی از گروههای بداخلاق و بدرفتار و دارای افکار و نگرشهای منفی و آسیبزا، رفته رفته از ذهن و فکر کودک دور میشود و او به سمت سبک زندگی سالم گرایش مییابد.
امیدوارم پدر و مادرها این راهکار ساده، کمخرج، پرفایده و تضمینی، را جدی بگیرند و برای آیندهی فرزندانشان که دنیای سالمی داشته و از آسیبهای اجتماعی دور بمانند تصمیم و برنامهریزی جدی را آغاز کنند. ماهی را هر وقت از آب بگیریم تازه است.
امیر گوهری
کارشناس پیشگیری از اعتیاد بهزیستی خراسان رضوی
نظر شما