به گزارش روابط عمومی ادارهکل بهزیستی استان کرمانشاه؛
کاک علی یک روز قبل از تولد ۲۰ سالگیاش در حالی که به شکار رفته بود و داشت اسلحه خود را پُر میکرد، به طور تصادفی دستش به روی ماشه میرود و شلیک میکند؛ گلوله به صخرهای که در کنارش بود برخورد؛ کمانه کرده، به چشمانش اصابت و او را برای همیشه نابینا میکند.
کاک علی میگوید «نابینا بودن هرگز آسان نبوده است، اما آنچه مهم است قلب است و بینایی من در قلب من است».
قهرمان این قصه برای اندازهگیری قد مشتریهایش از ابزار چوبی مخصوصی استفاده میکند که آن را با علامتهای خاصی حک کرده است.
کاک علی بعداز نابینا شدن، چند ماه در خیاطی پدر مرحومش کار میکند و سپس تصمیم میگیرد که مغازه خودش را باز کند.
او که در این سن و سال بسیار پر انرژی است، هر روز چند دست «رهنگ و چوخه» میدوزد. بسیار شوخطبع است. اجازه نمیدهد کسی به او کمک کند و میگوید: «کمک؟!، من شبیه بچه هستم؟ فریب ظاهر من را نخورید. من به اندازه یک پسر ۲۵ ساله با روحیه و شاداب هستم».
برای پیوستن به کانال ادارهکل بهزیستی استان کرمانشاه در پیامرسان ایتا، اینجا را لمس کنید
نظر شما