چرا پای پلیس به مسأله کودک کار و خیابان باز شده؟

جداشدن کودک کار از کودک خیابان در اصلاحیه قانون حمایت از کودکان و نوجوانان، اساسا چه کمکی به اصل موضوع که حمایت از کودکان در معرض آسیب و خطر است، می‌کند و چرا پای پلیس به مسأله کودک کار و خیابان باز شده؟

به گزارش روابط عمومی بهزیستی استان تهران به نقل از شهروند؛ در قانون حمایت از اطفال و نوجونان نوشته شده است که باید از کودک در معرض مخاطره حمایت شود. همین قانون تکالیفی بر عهده دستگاه‌های مختلف در زمینه کودک در معرض مخاطره گذاشته و انواع وضعیت مخاطره را توضیح داده است. یکی از وضعیت‌های مخاطره وادار شدن یا وادار کردن کودک به کار است؛ که حاصلش می‌شود کودک خیابانی که یا تکدی‌گری می‌کند یا دستفروشی. شاید هم سر چهارراه‌ها گل بفروشد و شیشه خودروهای مردم را تمیز کند. اینها معمولا سرپرست و خانواده حمایت‌کننده‌ای ندارند. کودک کار اما تعریفش کمی فرق دارد، زیرا قانونگذار هر گونه کار را برای کودک کمتر از ۱۵ سال منع کرده و به کودکان بین ۱۵ تا ۱۸ سال به شرط اینکه در مشاغل سخت و زیان‌آور مشغول نباشند و یک ساعت نیز از ساعت کاری آنها کم شود، اجازه کار داده است. کودک کار، کودکی است که برای امرار معاش خود و خانواده‌اش مجبور است کار کند. در کارگاه‌ها یا واحدهای صنفی و تولیدی‌ها هستند افرادی که هنوز به ۱۵ سال نرسیده‌اند، اما باید خرج خودشان یا خانواده‌شان را هم دربیاوردند. این کودکان و نوجوانان شاید بدسرپرست یا بی‌سرپرست نباشند، اما باز هم در معرض آسیب‌هایی مثل بدرفتاری و خشونت در محیط کار قرار دارند و نیازشان به حمایت کمتر از کودکان خیابانی نیست.

تفکیک کودک کار از کودک خیابان برای هدفمندکردن حمایت‌ها

تا پیش از این در قانون حمایت از اطفال و نوجوانان، کودک کار و خیابان به عنوان مسأله‌ای اجتماعی عنوان می‌شد،  اما حالا براساس اصلاحیه‌ای که به درخواست بهزیستی به این قانون ضمیمه شده، کودک کار از کودک خیابان جدا شده تا به اذعان پیشنهاددهندگان این اصلاحیه، حمایت‌ها از این کودکان در معرض خطر، هدفمند شود. در این اصلاحیه یک بند سوال‌برانگیز وجود دارد؛ موضوعی که سرپرست دفتر امور آسیب‌دیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی آن را مهم توصیف کرده. محمدرضا حیدر رهایی، عنوان کرده براساس این اصلاحیه جمع آوری کودکان کار و خیابان به پلیس محول شده است. یعنی پلیس موظف شده علاوه بر شناسایی، اگر کودک کار و خیابانی را مشاهده کرد که در معرض مخاطره است یا سلامتی جسمی، جنسی و روانی کودک در خیابان یا کارش مورد تهدید قرار گرفته، نسبت به جمع آوری کودک اقدام کند.

با توجه به اینکه اصلی‌ترین متولی حمایت و توانمندسازی کودک کار و خیابان، سازمان بهزیستی کشور است، قانونگذار در قانون حمایت از اطفال و نوجوانان، شناسایی، جذب، حمایت‌های اجتماعی و درصورت لزوم نگهداری کودکان خیابانی و در معرض مخاطره را برعهده این نهاد قرار داده‌است. به علاوه در این اصلاحیه به استفاده از ظرفیت تشکل‌های مردم‌نهاد به‌عنوان دستگاه‌های حمایتی برای حمایت هدفمند از این کودکان تاکید شده است. بررسی کارشناسانه بندهای اصلاحیه این قانون که تصویبش ۱۶ سال طول کشیده، موضوعی است که از منظر دو کارشناس آسیب‌های اجتماعی بررسی می‌شود.

سمانه ناطقیان، کارشناس مسئول امور آسیب‌دیدگان اجتماعی بهزیستی استان تهران در این‌باره به می‌گوید: «کودک کار و کودک خیابان هر دو در وضعیت مخاطره‌آمیزی قرار دارند. با این حال درخصوص کودک کار می‌توان به این مورد اشاره کرد که با توجه به اینکه کودک کار برای ادامه زندگی و امرار معاش خود یا خانواده، مشغول فعالیت در ازای دریافت مزد است، مسئولیت نان‌آوری داشته و خانواده به او وابسته است و بر همین اساس هم نگاه قانون و سازمان‌های حمایتگر به او متفاوت از کودک خیابان است. اما کودک خیابان به دلیل نداشتن سرپرست موثر یا فقر اقتصادی، در صورت شناسایی‌شدن با دستور مقام قضائی در یکی از مراکز بهزیستی پذیرش می‌شود و با مداخلات تخصصی مددکاری، روان‌شناسی تلاش‌هایی برای بازپیوند به خانواده و بازتوانی خانواده‌اش صورت می‌گیرد.» او معتقد است بر همین اساس هم کیفیت و کمیت حمایت‌ها متفاوت می‌شود.

ملاک وضعیت مخاطره‌آمیز است؛ چه کودک در کارگاه باشد و چه در خیابان

«در قانون مصادیق تعریف شده است. در قانون حمایت از کودک و نوجوان، وجه مشخصه مصادیق وضعیت مخاطره‌آمیز است که در این موضوع کودکان مختلفی مصداق آن می‌شوند. کودکانی که در معرض بهره‌کشی اقتصادی و استثمار قرار می‌گیرند؛ کودکانی که به هر دلیلی مورد آزار قرار می‌گیرند و سلامت جسمی و روانی آنها تحت‌تاثیر قرار می‌گیرد.» حسن موسوی‌چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی در گفت‌وگو با «شهروند» بندهای اصلاحیه این قانون را نقد می‌کند: «کودکان کار و خیابان هم مصداق همین شرایط هستند. طبق ماده ۸۰ قانون، کودک ۱۵ تا ۱۸ ساله می‌تواند کار کند؛ به عنوان کارگر نوجوان. مبنای قانون وضعیت مخاطره‌آمیز است؛ فرقی نمی‌کند این کودک در کارگاه باشد، در خانه باشد یا در مرکز نگهداری یا در خیابان.»

موسوی‌چلک براساس تجربه‌ای که در طی تصویب این لایحه در سال ۸۵ داشته، می‌گوید: «در آن سال براساس بررسی‌های شبانه‌روزی، ما احساس خلأ نکردیم در اینکه کودک کار باید از کودک خیابان جدا شود، زیرا موضوع حمایت برای هر دو مهم است و هر دو گروه می‌توانند در معرض خطر باشند.  ما برای کودکان خیابانی آیین‌نامه جداگانه‌ای داریم که در سال ۸۴ تدوین شد و بر آن اساس اختیارات دولت و دستگاه‌های زیرمجموعه در حمایت از این بچه‌ها به روشنی بیان شده است.»

چرا یک خطای استراتژیک به عنوان اصلاحیه مطرح شده است؟

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی معتقد است بدون تفکیک کودک کار از کودک خیابان هم هیچ خللی در اجرای این قانون وجود نداشت، چراکه هر دو گروه در معرض خطر هستند و نیاز به حمایت دارند.   «یک اشتباهی هم که در این اصلاحیه صورت گرفته این است که پای پلیس و نیروی انتظامی در موضوع جمع‌آوری کودکان خیابانی باز شده‌است.  متاسفانه تا الان نیروی انتظامی و پلیس در این مسأله ورود نداشته‌اند و اساسا استفاده از عبارت «جمع‌آوری» نه انسانی است و نه اخلاقی. کودک، انسان است، نه شیء که جمع‌آوری شود. این همه سال تلاش شد تا بندهای قانون با دقت تنظیم شود، حالا بحث جمع‌آوری توسط پلیس به میان آمده که به نظر من یک خطای استراتژیک است که عوارضش را بعدها متوجه می‌شویم. آن روزی که پلیس شروع به جمع‌آوری کودک کار و خیابان کند، همه کارشناسان و صاحب‌نظران انگشت اتهام را به سمت نیروی انتظامی می‌گیرند. در آن شرایط پلیس هم می‌گوید به من تکلیف شده. در حالی که در آیین‌نامه، این بند اضافه شده است و در قانون اصلی این موضوع وارد نشده بود و اتفاقا در متن قانون هوشمندانه تاکید شده بود اگر مددکار اجتماعی هنگام مداخله در امور اطفال و نوجوانان برای امنیت خود یا کودک احساس خطر کند، به درخواست مددکار اجتماعی پلیس ورود می‌کند. این نکته یکی از وجوه قوت این قانون بود.»

نتوانستیم قانون را اجرا کنیم

اصلاحیه این قانون به اعتقاد موسوی‌چلک غیرکارشناسی است و ورود پلیس به مقوله کودک کار اشتباه محض است. او  ادامه می‌دهد: «مشکل اصلی این است که آیین‌نامه قانون حمایت از کودک و نوجوان را اجرا نکرده‌ایم؛ همیشه بار برنامه‌های چندبخشی بر دوش سازمانی می‌افتد که بیشترین مسئولیت را دارد. در این موضوع بیشترین مسئولیت با بهزیستی است که البته در تهران شهرداری از سال ۷۸ پای کار ساماندهی این کودکان بود، ولی در دیگر استان‌ها آنطور که باید دیگر دستگاه‌ها مشارکتی نداشته‌اند. امروز اما متاسفانه بعضی از مدیران سازمان‌هایی که این تکالیف برایشان آمده است، حتی یک بار هم این قانون را ندیده و نخوانده‌اند و نمی‌دانند قانون چه تکلیفی برعهده آنها گذاشته است.»

موسوی معتقد است در حوزه انسانی حتی واژه ساماندهی هم موضوعیتی ندارد، چون درباره یک انسان صحبت می‌کنیم، نه وسایل. «با این همه مسأله این است که ما نتوانستیم قانون را اجرا کنیم و تغییر تعریف‌ها نمی‌تواند مشکل کودکان کار و خیابان را حل کند.

قانون حمایت از کودک کار و خیابان، مددکارمحور است

مجری آیین‌نامه به‌درستی در قانون، سازمان بهزیستی انتخاب شده است. رئیس انجمن مددکاران اجتماعی با تاکید بر این موضوع ادامه می‌دهد: «قانون در سال ۷۸ نوشته شد و با بررسی کارشناسانه فرآیند کل کار به بهزیستی واگذار شده بود. تصویب آن ۱۶ سال طول کشید و هر کدام از مفاهیم بندها و خدمات بار معنایی خاص خودش را دارد. از همه مهم‌تر مددکار اجتماعی‌محور است و بیشترین بار مسئولیت بر دوش مددکاران اجتماعی است. یعنی تشخیص همه چیز با مددکار است و همین برگ برنده قانون محسوب می‌شود که حالا با اضافه‌شدن موضوع جمع‌آوری توسط پلیس، نقطه سیاهی در این آیین‌نامه خواهد بود.»

تاکید بر تداوم حمایت‌ها و برنامه‌های توانمندسازی کودک کار و خیابان در بهزیستی

سازمان بهزیستی، مراکز نگهداری کودکان کار و خیابان و موسسات حمایتی آموزشی برای حمایت از کودکان و خانواده‌هایشان دارد که با هدف توانمندسازی به‌صورت روزانه فعالیت می‌کنند. ناطقیان، کارشناس آسیب‌های اجتماعی بهزیستی استان تهران با اشاره به این موضوع ادامه می‌دهد: «چیزی که در این حمایت مدنظر سازمان است در موارد زیر خلاصه می‌شود؛ کاهش ساعات حضور کودک در خیابان تا دستیابی به حذف کار به‌واسطه حمایت و تامین برنامه‌های اوقات فراغت، پرهیز از اقدامات خشن جهت حذف کودکان از خیابان، حمایت از کودکان در چارچوب ساختار خانواده با پرهیز از نگاه تک بعدی به کودک، تاکید بر تحصیل در مدرسه به جای آموزش مجزای کودکان، برنامه‌های حمایتی و نظارت بر خانواده‌ها توسط تیم تخصصی مراکز شامل مددکار اجتماعی و روان‌شناس تا رسیدن به سن ۱۸ سالگی ادامه دارد و تاکید بهزیستی بر تداوم حمایت‌هاست، نه اینکه مقطعی باشد. به علاوه تاکید بر ورزش و هنر به‌ویژه موسیقی‌درمانی و برنامه‌های اوقات فراغت سالم برای بازپروری جسم و روان کودکان از آسیب‌ها و صدمات روانی و اجتماعی، در مراکز مورد توجه است. در این میان هستند کودکانی که به هر دلیلی قصد ندارند در مراکز حمایتی پذیرش شوند؛ این گروه از بچه‌های در معرض آسیب، در راستای گسترش خدمات در خارج از مراکز، مورد حمایت قرار می‌گیرند تا از پیشگیرانه‌ و موثربودن اقدامات برای همه این کودکان اطمینان داشته باشیم.»

به گفته ناطقیان با توجه به گسترش آسیب‌های اجتماعی و متعاقبا افزایش پدیده کودکان کار و خیابان، افزایش همکاری و انجام کار گروهی بین دستگاه‌های سهیم در کاهش آسیب اجتماعی بسیار اهمیت دارد. از جمله فعالیت‌های موثر می‌توان به تولید محتوا در صداوسیما و آموزش‌وپرورش اشاره کرد و در کنارش حمایت‌های کمیته امداد و بهزیستی در توانمندسازی خانواده‌های دارای فرزند.

بهره‌مندی ۱۵۰۰ کودک خیابانی از خدمات بهزیستی در نیمه نخست امسال

این مسئول بهزیستی استان تهران درباره آمار و ملیت کودکان کار و خیابان که تحت پوشش بهزیستی قرار دارند، می‌گوید: «آنچه مسلم است بیشتر کودکان کار از اتباع غیرقانونی هستند و نیمی از ظرفیت مراکز نگهداری مختص به اتباع  است. در ۶ ماهه نخست سال‌جاری حدود ۱۵۰۰کودک خدمت‌گیرنده سازمان بوده‌اند که بخشی در مراکز ساماندهی شده و تعدادی نیز به‌طور موقت از خدمات حمایتی و توانمندسازی خانواده برخوردار می‌شوند. همه کودکان کار و خیابان جزو مافیا نیستند، ولی مسلما آن دسته از افرادی که بی­‌سرپرست و  فاقد سرپرست موثر(بدسرپرست) هستند و توسط افراد سودجو و سرشبکه‌ها ساماندهی می­‌شوند، بیشتر از بقیه در معرض آسیب قرار دارند که در این بین بخشی از آنها فاقد مدارک هویتی هستند و همین مسأله، شناسایی و حمایت از سوی نهادهای حمایتگر را سخت‌تر می‌کند.»

ناطقیان همچنین درباره نقش سمن‌های طرفدار حقوق کودک در حمایت و کمک توضیح می‌دهد: «با توجه به نگاه ریشه‌­ای به مسائل اجتماعی و فعالیت مستمر و بلندمدت سازمان‌های مردم‌نهاد و تمرکز بر توانمندسازی افراد و همچنین حمایت‌های تخصصی و برخورداری از شبکه ارتباطی قوی، سمن‌ها نقش مهم و موثری در کاهش آسیب‌های اجتماعی خواهند داشت. سمن‌ها به عنوان حلقه‌های میانی و بازوان بهزیستی می‌توانند مشارکت موثری در حمایت از کودکان داشته باشند که کاهش تصدی‌گری دولت و مشارکت هدفمند مردم در رسیدگی به امور کودکان، مهم‌ترین هدف آن است. سمن‌ها با شناسایی و معرفی موارد می‌توانند شرایط دریافت حمایت‌ها را برای کودکان خیابان بدون اقامت شبانه‌روزی ساده‌تر کنند. همچنین هماهنگی سمن‌ها با بهزیستی می‌تواند به توسعه مراکز موجود و افزایش امکان دسترسی و بهره‌مندی کودکان خیابان از خدمات و حمایت‌های خارج از مرکز کمک‌کند.

کودکان کار و خیابان را نادیده نگیریم 

اینکه مواجهه مردم جامعه با کودک کار و خیابان چطور باید باشد، سوال دیگری است که مسئول آسیب‌های اجتماعی بهزیستی استان تهران در پاسخ به آن می‌گوید: «مردم سعی کنند کودکان کار را نادیده نگیرند، نگاه‌نکردن و جواب‌ندادن به آنها می‌تواند موجب آسیب‌های فردی و اجتماعی بیشتر و جبران‌ناپذیری شود. حواس‌مان باشد از  به کار بردن خشونت کلامی و رفتاری با  این کودکان خودداری کنیم و به حفظ شأن و کرامت انسانی آنها توجه کنیم. در صورت مشاهده‌ کودکانی که در معرض آسیب جدی جانی هستند، مثل کودکان بسیار کم‌سن، کودکانی که از ماشین‌ها آویزان می‌شوند، کودکانی که در ظاهرشان آثار شکنجه و ضرب و شتم وجود دارد، مردم باید به سرعت مراتب را به اورژانس اجتماعی (شماره تماس ۱۲۳) یا سازمان‌های مردم‌نهاد فعال در این زمینه گزارش دهند. یکی از وظایف اورژانس اجتماعی رسیدگی به موارد اینچنینی است. اگر دوست دارید از این بچه‌های خیابان خرید کنید، نگاه ترحم‌آمیز نداشته باشید و با آنها مثل یک فروشنده واقعی برخورد کنید.

کد خبر 69039

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 2 =

خدمات الکترونیک پرکاربرد