ما برای اینکه خود را به جامعه ثابت کنیم، نیازمند کفشهای آهنین است
ویدا صدیقی دکتری نانوشیمی از دانشگاه تهران در زمینه نگاه جامعه به بانوانی که دارای مشکلات جسمی و حرکتی هستند، گلایه داشت و به ایسکانیوز گفت: ما برای اینکه خود را به جامعه ثابت کنیم، مسیری را باید بپیماییم که نیازمند کفشهای آهنین است. من جزو اقلیتهایی بودم که توانستم وارد دانشگاه شوم و مدارج علمی را طی کنم و در کنارش هم کار کنم، اما این شرایط برای تمام دختران معلول فراهم نیست.
صدیقی از مشکلات مناسبسازی نشدن دانشگاهها، گفت: برای رسیدن به کلاس، باید طبقات بالا و پایین را طی میکردم، حتی در روز دفاع به سختی توانستم آمفیتئاتری را پیدا کنم که پله نداشته باشد. وقتی رفتم امضاهای دفاعم را بگیرم یکی از درهایی که رمپ (سطح شیبدار) داشت، بسته بود و مجبور شدم به سختی پلهها را طی کنم.
وی افزود: علاوه بر این در زمینه کاری هم جامعه نگاهی از بالا به پایین به بانوان دارای معلولیت جسمی و حرکتی دارد و باز برای اینکه خودم را به مدیران ارشد و جامعه ثابت کنم، مجبور بودم به اندازه ۲ نفر کار کنم. گاهی آنقدر کم میآوردم که دوست نداشتم دیگر ادامه دهم، مخصوصاً کارهایی که بخواهی مدارج علمی آن را طی کنی و به سطح بالا برسی ولی برای رسیدن به آن به بنبست مواجه شوی.
وقتی مناسبسازی نشدن معابر زنان را خانه نشین کرد
فیروزه احمدی فعال حوزه معلولان هم در مورد محدودیتهای مناسبسازی میگوید: از مبلمان شهری گرفته تا حمل و نقل عمومی هیچ کدام مناسب سازی نشدهاند. نبود سرویسهای بهداشتی در معابر هم دردسری دیگر است. از مترو و اتوبوس نمیتوانیم استفاده کنیم، البته ونهای جدیدی برای حمل و نقل معلولین موجود هست ولی تعداد محدود و شرایط سختی دارد و بیشتر برای درمان استفاده میشود.
وی ادامه داد: همین باعث شده که یکی مثل من سر کار نرود، چون باید کسی باشد که به من کمک کند که سوار و پیاده شوم و نمیتوانم ماشین شخصی هم بگیرم. کمک کردن به خانمی که معلولیت دارد برای خیلیها ممکن نیست یا به خاطر اعتقادات مذهبی و یا ناتوانی در کمکرسانی، کمتر کسی کمک میکند. البته قوانینی وضع شده که در بافتهای جدید بیشتر رعایت شده ولی ضمانت اجرایی ندارند. در بافتهای قدیم هم مناسبسازی صورت نگرفته و اقدام به بازسازی هم نمیکنند.
صدیقی دکتری نانوشیمی از دانشگاه تهران بعد ازاینکه از فیلترهای زیادی عبور میکند و با دهها مکافات وارد بازار کار میشود از مشکلات جدیدی سخن میگوید: متاسفانه در جامعه ما آدمها را بر اساس ظاهر قضاوت میکنند نه توانائیهایشان و باید خرد شدن و تحقیرشدن را هم به سایر مشکلات ضمیمه میکردم. در محیط کار نگاه همکارها در ابتدا نگاه مثبتی نیست و چقدر سخت است دوباره به گروهی دیگر ثابت کنم که میتوانم و گویا این مشکلات همچنان همراه ماست.
نیاز مبرم به فرهنگسازی
از وی چاره این حالات روحی و روانی جامعه معلولین را جویا شدم و گفت: در آموزش و پرورش آموزشهای لازم داده نشده است، وقتی بعد از ۱۸ سالگی وارد جامعه میشوند و به خاطر تیپ ظاهری مورد قضاوت قرار میگیرند نه طرز فکرشان، همین باعث منزوی شدن و خانهنشینی آنان میشود. بسیاری از بچههای دارای معلولیت استعدادهای خوبی دارند ولی به خاطر نداشتن هزینه کافی برای ایاب ذهاب و مناسبسازی نشدن معابر برای رفت و آمد معلولین، اعتماد به نفسشان را از دست داده و پیرو آن تحصیلات دانشگاهی را از دست میدهند و در جامعه هم دیده نمیشوند. در نهایت این استعدادها کور میشود و هرگز در جامعه به منصه ظهور نمیرسند.
وی نظر خود را اینگونه بیان کرد: اگر در آموزش و پرورش به دانشآموزان بیاموزند، کسی که دارای معلولیت جسمی است فرقی با دیگران ندارد و باید به او هم فضا داده شود که خودش را ثابت کند و با بچهها در تعامل باشد، کم کم خودش را میبیند و راحتتر وارد جامعه میشود و در آینده میتواند شغل بهتری داشته باشد، کار و ازدواج کند و لازم نیست بعد از ۱۸ یا ۱۹ سالگی که وارد جامعه میشود تلاش مضاعفی کند تا خودش را به دیگران اثبات کند. من تمام این مشکلات را با پوست و خونم حس کردم از مقطع لیسانس تا دکترا و محیط کار و اجتماعی از مقطعی به مقطع دیگر ترسها و اضطرابها داشتم، با اینکه مدرکم کافی بود ولی مجبور بودم چندین برابر دیگران خودم را ثابت کنم. فکر کردن به ازدواج و ترس از دیده شدن و مورد قضاوت قرار گرفتن اعتماد به نفس را ازما سلب میکند.
اعتمادبهنفس نداشتن دختران دارای معلولیت، در ازدواج
صدیقی در مورد اعتمادبهنفس نداشتن دختران دارای معلولیت، در ازدواج عنوان کرد: فکر کردن به ازدواج، اتفاقی است که منجر به ترس از دیده شدن در جمع میشود، قضاوتها را به دنبال دارد و اعتمادبهنفس را از ما سلب میکند. البته نظر من این است، اگر دختری از جامعه معلولین از طرف خانواده و جامعه حمایت نشود و اعتمادبهنفس کافی را کسب نکند، در نهایت در جامعه و محیط کار و ازدواج هم کم میآورد.
حیدری فعال در حوزه بانوان دارای معلولیت در مورد ازدواج این افراد، گفت: با توجه به جامعه مردسالاری که داریم دختران همیشه باید انتخاب شوند و دختران دارای معلولیت هم بطور مضاعف این مشکل را دارند.
احمدی نیز علاوه بر مسائل فرهنگی مثل ازدواج از مشکلات زایمان و فرزندآوری بیان کرد: قبول دارم که خانوادهها ترجیح میدهند یک دختر تندرست را برای پسرشان انتخاب کنند، اما هنگام زایمانم برخوردهای خوبی از کادر درمان که باید توجیه شده باشند ندیدم. در هر حال باید فرهنگسازی صورت گرفته باشد چرا که افراد دارای معلولیت هم حق و حقوقی دارند و از احساسات قویتری برخوردارند. انسانها دارای دو بعد هستند که بر خلاف قاعده اهمیت روح بر جسم، بُعد جسمانی آنها بر بُعد روحانی غلبه دارد و این شکاف بین افراد معلول و تندرست را به وجود میآورد. ترس از انگ خوردن و نگاه دیگران به کسی که از عصا استفاده میکند باعث انزوا میشود.
حیدری در خصوص اشتغال بانوان دارای مشکلات جسمی و حرکتی بیان کرد: حضور مردان در مشاغل بیشتر از زنان است و پستهای مدیریتی عموماً به مردان داده میشود، همین تبعیض برای زنان دارای معلولیت چند برابر میشود و همین باعث میشود از اشتغال باز بمانند. علاوه بر این مردان دارای معلولیت بیشتر از زنان دارای معلولیت در بازار کار مشغول هستند. زنان در مسائل فرهنگی به دلیل انگی که در جامعه به آنها زده میشود کمتر رفت و آمد میکنند، لذا کمتر هم دیده میشوند. در محیطهای تحصیلی نگاه منفی دیگران به کسی که از عصا استفاده میکند یا روی ویلچر مینشیند، باعث میشود که فرد از جامعه دوری کند.
حیدری در پاسخ به این سوال که خیلی از افراد جامعه برای معلولین احترام قائل هستند شاید حس درونی آنها این گونه است، گفت: بحث اعتماد به نفس با بحث مناسب سازی از هم جداست، وقتی محیطهای رفت و آمد برای افراد دارای معلولیت مناسب سازی نشده است در خانه میمانند و نمیتوانند رفت و آمد داشته باشند؛ آنگاه جامعه یاد نمیگیرد چگونه با معلولین برخورد کند، فردی که معلولیت ندارد نمیداند چگونه با فرد دارای معلولیت رفتار کند، مثلاً کسی که روی ویلچر نشسته است و کسی از کنارش عبور میکند که میخواهد به او کمک کند، در حالی که بارها گفتهایم تا شخصی کمک نخواهد نباید به او کمک کرد و یا نباید در مورد بیماریاش پرسوجو کرد. معمولاً مردم این پرسشها را میکنند، چون بلد نیستند چگونه رفتار کنند.
وی افزود: شما رفت و آمد افراد دارای معلولیت در خیابان را خیلی کم میبینید اگر کسی خارج از کشور وارد جامعه ما شود فکر میکند ما افراد معلول نداریم در صورتی که ۱۰ درصد جامعه دارای معلولیت هستند، اما چون در فضای رفت و آمد عمومی دیده نمیشوند.
زنان سالمی نیز هستند که از این انگها ترس دارند
حیدری با بیان اینکه زنان سالمی نیز هستند که از این انگها ترس دارند، توضیح داد: مثلاً مادری داریم که ناقل این معلولیت بوده است و فرزندش دچار معلولیت شده است و ترس از اینکه خانواده شوهر بفهمد و یا او را طلاق دهند و یا یک طرفه او را قضاوت کنند در جامعه حضور پیدا نمیکنند. مواردی بوده که پدر زن و فرزند دارای معلولیت را رها کرده و رفته و قانونی هم وجود ندارد که الزام کند مرد حق ترک کردن این خانواده را ندارد.
وی ادامه داد: حتی قانونی داریم که اگر زن این مشکل را داشته باشد مرد اجازه طلاق یک طرفه را دارد، در حالی که برخی مردان طلاق نمیدهند، مهریه و نفقه هم نمیدهند و خانواده را رها میکنند و میروند؛ این زن باید هم از بچه سرپرستی کند هم سرپرست خانواده باشد و همه هزینههای عاطفی و مادی این خانواده به عهده یک زن تنها خواهد بود.
ضعفهای قانونی
آذر پایاب کارشناس ارشد مطالعات زنان و فعال حوزه معلولین پیرامون چالشهای قوانین حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت گفت: در قوانین حمایت از حقوق زن و خانواده توجه ویژهای به افراد دارای معلولیت صورت نگرفته است. به عنوان مثال حدود ۲ سالی است که قانون جوانی جمعیت با توجه به کاهش نرخ جمعیت وضع و اجرایی شده است که افراد متأهل و یا دارای فرزند مورد توجه قرار میگیرند، ولی وقتی شرایط ازدواج ندارند، از فرصتهای ایجاد شده و آزمونهای استخدامی و دیگر بسترهای حمایتی نمیتوانند استفاده کنند و این در حالی است که بسیاری از زنان دارای معلولیت با وجود توانمندی و قابلیت ویژهای که دارند از چرخه حمایت قانون زن و خانواده حذف میشوند.
پایاب در مورد پذیرش جایگاه اجتماعی افراد معلول در فیلمهای صداوسیما گفت: در برخی فیلمها به جای ترویج تکریم افراد دارای معلولیت، چهرههای خلافکار را در پایان فیلم به گونهای نشان میدهند که گویا سزای اعمالشان معلولیت و نشستن روی ویلچر میشود. در هر حال ترویج تکریم حقوق این قشر در فیلمهای سینمایی و سریالها و از سوی دیگر ایجاد نقش مؤثر فرد دارای معلولیت در محیط خانواده و جامعه در کتب آموزشی و دیگر بسترهای فرهنگی میتواند کمک شایانی به حل چالشها و موانع کند.
در هر حال نباید در دولتها حتی یک نفر هم بدون دریافت خدمات شهروندی رها شود، اعتقاد دینی ما این است که وقتی به کسی ظلم شود، برکت از سایر کارها برداشته میشود و در پیشبرد امور پیشرفتی نخواهد داشت. فریاد حضرت علی علیهالسلام برای باز کردن خلخال از پای زن یهودی برای چه بود؟ آیا غیر از این است که حتی یک زن غیر مسلمان هم نباید تحت حکومت او مورد ظلم قرار گیرد؟ ما مدعی اجرای تمامشمول قوانین بصورت کامل در تمام بخشهای جامعه نیستیم ولی رسیدگی به حال ۱۰ درصد افراد یک جامعه کم نیست و انتظار میرود لااقل در مباحث فرهنگسازی و مناسبسازی ۵۰ درصد رشد داشته باشیم و درصد قابل توجهی هم ضمانت اجرایی از قوانین حمایت معلولین دیده شود، چه بسا به دعای این فرشتگان مظلوم، برکت در خدمات مسئولین وارد شود.
نظر شما