۱۱ آذر ۱۳۹۹ - ۱۳:۳۹
مقاله|معلولیت و افسردگی

سازمان بهداشت جهانی معلولیت را اختلال یک فرد که پیامد نقص و ناتوانی است و مانع از انجام نقشی می شود که باتوجه به شرایط سنی، جنسیتی، اجتماعی، فرهنگی و طبیعی برای فرد در نظر گرفته شده است، تعریف می کند. در تعریفی دیگر معلولیت عبارت از محرومیت و وضعیت نامناسب یک فرد است که پیامد نقص و ناتوانی بوده و مانع انجام نقشی می گردد که باتوجه به شرایط سنی، جنسیتی، اجتماعی، فرهنگی و طبیعی برای فرد در نظر گرفته می شود...

سازمان بهداشت جهانی معلولیت را اختلال یک فرد که پیامد نقص و ناتوانی است و مانع از انجام نقشی می شود که باتوجه به شرایط سنی، جنسیتی، اجتماعی، فرهنگی و طبیعی برای فرد در نظر گرفته شده است، تعریف می کند. در تعریفی دیگر معلولیت عبارت از محرومیت و وضعیت نامناسب یک فرد است که پیامد نقص و ناتوانی بوده و مانع انجام نقشی می گردد که باتوجه به شرایط سنی، جنسیتی، اجتماعی، فرهنگی و طبیعی برای فرد در نظر گرفته می شود.

با پیدایش معلولیت و بروز نشــانه های ضعف جسمانی، اتکای افراد معلول بر خویشتن متزلزل گردیده و احساس نیاز بهدیگران و وابســتگی به غیر ظاهر شــده و به مرور قوت می یابد. کاهش اعتماد به نفس، شخصیت گرایی منفی، احساس بی کفایتی و ســر بار بودن، حداقل توانایی های معلول را تحت الشــعاع قرار داده و احســاس اندوه در فرد معلول ظاهرمی گردد که شایعترین این احساسهای ناخوشایند و اختلالات افسردگی می باشد.

افسردگی نوعی اختلال است که با کاهش خلق (حس و حال)، کاهش فعالیت‌های لذت‌بخش زندگی، مشکل در خواب، احساس گناه و افکار مربوط به مرگ و خودکشی همراه است.

مشکلات روحی و روانی و افسردگی یکی از شایعترین پیامدهای معلولیت محسوب میگردد. بروز این مشکلات در میان معلولان درکشــورهای در حال توســعه به ویژه در ایران دامنه وســیعتری دارد و دائما رو به افزایش اســت.

با وجود پیشــرفتهای علمی دریک صد سال گذشــته که باعث شده است تا بسیاری ازبیماریهای عفونی و مســری از زندگی مردم رخت بر بندد، اما بنظر میرســدکه اختلالات روانی با انواع و شدت های متفاوت جایگزین آن بیماریها شــده است.و با توجه به اینکه شیوع این اختلالات روحی در افراد معلول بیشتر می باشد، لذا به بررسی اجمالی افسردگی در معلولان می پردازیم.

احتمال ابتلای افراد معلول به مشکلات روانی نسبت به افراد غیرمعلول بیشتر است.

اولین مسئله روانی که در این بیماران دیده می شود اختلالات افسردگی و اضطراب است. اگر فرد زمینه های ژنتیکی داشته باشد ممکن است به بیماری های شدید تری مانند بیماری های خلقی نیز دچار شود و مسلماً پیامد این اختلالات روانی انزوای بیشتر افراد معلول، از دست دادن بیشتر نقش های اجتماعی و روابط اجتماعی در سطح جامعه است.

ازآنجایی که معلولیت نه فقط در جسم افراد معلول، بلکه بیشتر در طرز فکرها و نگرش های افراد مزبور و دیگر افراد جوامع وجود دارد، تأثیری که بر وضعیت روحی روانی و روابط خانوادگی و اجتماعی می گذارد، انکارناپذیراست؛ چراکه طبق برخی گزارش ها، به نظرمی رسد در افراد معلول نسبت به جمعیت عمومی، احتمال بالاتری برای ابتلا به مشکلات روانی وجود دارد. ناتوانی می تواند منجر به فشارهای روانشناختی، افسردگی، ازدست دادن حقوق و مزایا و نیز حمایت اجتماعی، تغییرات سبک زندگی و قطع روابط و انزوای اجتماعی شود . به همین ترتیب، برخی پژوهشگران عوارض ناشی از تعامل ناتوانی و مشکلات روانشناختی رابا احساس بی فایدگی اجتماعی و نزول سطح اقتصادی اجتماعی نشان داده اند. پژوهش های انجام گرفته غالبا ، مشکلاتی در عزت نفس، خوداثربخشی، روابط اجتماعی، رضایت از زندگی و نیز وجود احساس تنهایی و ترس از موفقیت را در افراد معلول گزارش کردند .

اضطراب، افسردگی، پذیرش خویشتن، هدفمندی در زندگی و روابط بین فردی ارضاکننده وجه تمایز سلامت روانی افراد معلول جسمی و افراد عادی نیست؛آنچه اساس کاهش سلامت روان در این افراد است و باید در فعالیتهای مشاورهای و توانبخشی،بیشتر بر آنها تأکید کرد، ادراک فرد از داشتن اختیار، تسلط بر محیط و توانایی رشد و به تبع آن ارتقای کنش اجتماعی است.

راهکارهایی در جهت کاهش میزان افسردگی در افراد معلول

بالا بردن سطح آگاهی جامعه درباره موضوع کم توانی و معلولیت هایی که در اثر بیماری های مختلف ایجاد می شود، موثرترین راهکار برای جلوگیری از ابتلای افراد معلول به بیماری های روانی است. با بالا بردن سطح آگاهی جامعه، افراد دارای معلولیت راحت تر می توانند با معلولیت خود کنار بیاییند و به خاطر درگیر نشدن در یک سیکل معیوب، ارتباط خود را با جامعه قطع نمی کنند.

علاوه بر نقش پررنگ جامعه در این مسئله، اگر خانواده هم تسلیم شرایطی مانند ناآگاهی جامعه شود، باعث تشدید کم توانی و محدودیت فرزند خود خواهند شد.

درمان اختلالات روانی معلولان پیچیده تر از سایر افراد است.

اختلالات روانپزشکی که پیامد یک معلولیت است، می تواند اوضاع فرد را وخیم تر کند و باعث شود فرد معلول دچار افسردگی و یا اضطراب شود و هرچه بیشتر از نقش های اجتماعی خود فاصله بگیرد بنابراین اختلالاتی مانند افسردگی در افراد معلول پیچیده تر از افراد افسرده غیر معلولی است که در جامعه دارای شغل و نقش هستند. لذا افزایش نقش ها و روابط اجتماعی فرد معلول می تواند در بهبود وضعیت روانی وی تاثیر شگرفی داشته باشد.

خانواده و اطرافیان در ارتباطات با معلول و روند توانبخشی  وی در کنار پرداختن و توجه به مسائلی مانند تجویز دارو و مسائل جسمی افراد دارای معلولیت به مسائل روانی و اجتماعی افراد معلول توجه بیشتری داشته باشند، زیرا اگر بعد روانی و اجتماعی فرد معلول دچار مشکل باشد، بهبود وضعیت جسمانی نیز دچار اختلال می شود. لذا بایستی اطرافیان اطلاعات خود را درزمینه وضعیت روحی و روانی فرد معلول افزایش دهند.

مهمترین راهکار به دست خود فرد معلول است: معلولان اگر به جای محدودیت‌ها بر توانمندی‌های‌ خود تمرکز کنند می‌توانند پیشرفت کنند و دچار مشکلات روحی نخواهند شد. تکیه معلولان بر توانمندی‌های‌شان سبب می‌شود که آنها بر محدودیت‌های خود غلبه کرده و در چنین شرایطی می‌توانند  بیش از افراد عادی پیشرفت کنند. پیروزی معلولان در عرصه‌های مختلف علمی، فرهنگی و ورزشی را به دلیل اتکا این افراد برتوانمندی‌های خود است.

راهکارهای بسیاری جهت مبارزه با فشارهای روانی و ارتقاء سطح سلامت روانی و ارتقاء ســلامت عمومی جامعه و قشــرهای مختلف مردم مانند شناخت موقعیت، خواب کافی، همکاری و نوع دوستی، مشارکت دادن دیگران درکارکسب تجارت و لذت بردن از شغل ارائه شده است . اما به نظر میرســد ورزش و فعالیت های بدنی می تواند یکی از راهکارهای مناســب ارتقاء سطح سلامت روانی افرادبخصوص معلولین باشد.

در پایان می توان تاکید کرد که توجه به جنبه روحی و روانی فرد معلول را همگام با جنبه های جسمانی وی باید مورد توجه قرار داد. چرا که بهبود سلامت روان تک تک افراد جامعه بر کیفیت زندگی کل آن جامعه تاثیرگذار خواهد بود.

گردآورنده: سارا قناعتیان

کارشناس توانبخشی اداره کل بهزیستی استان بوشهر

کد خبر 26617

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 15 =

خدمات الکترونیک پرکاربرد