یادداشت| بهزیستی را تنها نگذارید

بهزیستی احساس تنهایی دارد و این فریاد که بهزیستی را تنها نگذارید بازگشت به یک مسئولیت است که اخلاقا و الزاما افراد و سازمانها برعهده دارند . افراد ، گروه ها ، سازمانها و نهاد ها باید در کنار ایفای نقش خویش به تعادل اجتماعی فکر کنند ....

یادداشت| بهزیستی را تنها نگذارید

دکتر حقدادی معاون اجتماعی بهزیستی خراسان رضوی 

بهزیستی احساس تنهایی دارد و این فریاد که بهزیستی را تنها نگذارید بازگشت به یک مسئولیت است که اخلاقا و الزاما افراد و سازمانها برعهده دارند . افراد ، گروه ها ، سازمانها و نهاد ها باید در کنار ایفای نقش خویش به تعادل اجتماعی فکر کنند . در محدوده اخلاق برای همه ما قرنهاست که این توصیه اخلاقی معروف و توصیه شده ای است اما اکنون باید گفت در حال حاضر پذیرش و ایفای نقش مسئولیت اجتماعی یک وظیفه اجباری و پذیرفته شده باید باشد .همه افراد و سازمانهایی که در حوزه اقتصادی و تولید فعالند در مقابل اثرات متقابل فعالیت خود بر انسانها و محیط زیست آنها مسئولند .

به عبارتی نباید فکر کنیم توسعه به قیمت له شدن عده ای زیر چرخ آن صحیح است . ما نمی توانیم توسعه را به قیمت استثمار نیروی کار بدست آوریم. ما نمی توانیم به تولید کارکنان بیندیشیم ولی به نیازهای خانواده های آنان بی توجه باشیم . ما نمی توانیم به سود تولید بیندیشیم ولی به مضرات آن محصول نیندیشیم .به عبارتی دیگر نمی توان آسایش جامعه را فدای توسعه اقتصادی کرد . همه سازمانهایی که در حوزه اجتماعی و سلامت جامعه وظیفه مند هستند باید در کنار بهزیستی باشند و شرایط سخت اجتماعی و اقتصادی را درک کنند و جدی تر و حساستر باشند .می خواهم به زبان دیگر اینگونه بیان کنم که آیاتا بحال به شرح وظایف بهزیستی اندیشیده اید . آیا جامعه هدف بهزیستی را می شناسید .

طبیعی است که هیچ کس بهزیستی را مقصر ایجاد و افزایش سالمندان ، افزایش طلاق ، افزایش اعتیاد ، گسترش کودکان کار ، افزایش معلولان جسمی و حسی و روانی نمی داند . کسی بهزیستی را مقصر عوامل قطع نخاع مردم نمی داند . کسی بهزیستی را مسئول کاهش مسئولیت پذیری در ازدواج و فرزندآوری نمی داند . کسی بهزیستی را مولد کودکان بی سرپرست و بد سرپرست نمی داند . بهزیستی علت کودک آزاری و همسر آزاری نیست . بهزیستی عامل افزایش روزافزون زنان سرپرست خانوار نیست . بهزیستی مسئول افزایش مشکلات ژنتیکی جامعه نیست .بهزیستی مسئول افزایش بیماران روانی نیست . مسئول اینها کدام بخش است کدام سازمانها هست . سیاست گذاران ، برنامه ریزان و مجریانی که در پدیده های فوق تاثیر افزاینده و یا کاهنده دارند کدامند ؟ منابعی که از حیث بودجه ، نیروی انسانی ، زمان و ..‌ تخصیص می دهند ، نظارت سیستمیک که می کنند ، نیروی انسانی مکفی و مناسبی که در نظر می گیرند قوانین تشویقی و بازدارنده و سامان دهنده ای که وضع می کنند چه نقشی و ثمری دارد ؟ 
ولی چرا همه انتظار دارند این سازمان بهزیستی کاری بکند که این مشکلات و این معضلات اجتماعی را سامان بدهد . مساعدت و حمایت کند . آیا از خود پرسیده ایم تا کجا این روند ادامه یابد ؟ آنهایی که در افزایش معضلات اجتماعی نقش دارند چه فرد باشند و چه سازمان و گروه و شرکت ، چه سهمی از خدمات را برای ترمیم عوارض بجا مانده از کژکاری و کم کاری خویش پرداخت می کنند . در بررسیهای علمی و دانشگاهی و مباحث نظری که توسط جامعه شناسان ، روانشناسان ، حقوق دانان ، متخصصین سلامت و ... به عمل آمده و می آید و در زنجیره ها و شبکه های علیتی این پسماندها اجتماعی رد پای عملکرد غلط و یا عوارض اجتناب ناپذیر یک اقدام و چند علت و عامل همیشه موجود است .

بعید می دانم منصفان جامعه بر این باور باشند که عاملان و تسریع کنندگان و فراهم کنندگان زمینه عوارض اجتماعی سهم گناه و کم کاری و کژکاری خویش را پرداخت می کنند . دلسوزان جامعه که پای بهزیستی را در سامان دهی کودک کار وسط می کشند پای عوامل واسطه ای تولید روزافزون کودک کار را نیز وسط بکشند و حداقل او را مجبور کنند بهزیستی را در سامان دهی کودک کار تنها نگذارد . اگر قرار است بهزیستی سالمندان رها شده را سامان دهد باید کسان و سازمانهای مسوول در رشد بی رویه سالمندی و سازمانهای مسوول در رفاه سالمندان جامعه نیز کنار بهزیستی به عنوان مسوولیت اجتماعی قرار گیرند .
اگر انتظار دارند بهزیستی معلولان را توانمند کند باید در مناسب سازی و دسترسی پذیری معلولان جامعه و کاهش تولید معلولیت حاصل از فعالیت خویش سهم بپردازند .جاده ها و اتوموبیلهایی که معلول قطع نخاعی تولید می کنند چه سهمی از درد و رنج و خرج زندگی این معلول را بر عهده دارند . سازمانها و مسئولانی که با کم کاری در عرصه تربیت و مهارت آموزی و توانمندسازی اجتماعی کم کاری می کنند و نتوانسته اند در قبال ازدواج با کیفیت وظیفه خویش را انجام دهند باید در مقابل عوارض طلاق احساس مسوولیت کنند .

نظام آموزشی و رسانه های آگاهی بخش که نتوانسته اند مهارتهای زندگی را در زمان خودش به افراد منتقل کنند در مقابل همسرآزاری ناشی از ضعف در کنترل خشم چه وظیفه ای را پذیرفته اند . اگر مسئول همه این اقدامات بهزیستی است ، اعتبارات اختصاص یافته به این سازمان چه سهمی از بودجه کشور و چه بخشی از بودجه اجتماعی است ؟
ما در این موضوع که وظیفه جا انداختن مسوولیت اجتماعی بر عهده چه نهاد و سازمانی هست نیز هنوز ابهام داریم . طبعا بهزیستی به تنهایی نمی تواند مسئولیت اجتماعی را نهادینه کند . بهتر است تقاضای اول خود را با این سوال خاتمه دهیم که چه سازمانی و نهادی مسوولیت نظارت بر انجام مسئولیت اجتماعی را دارد ؟

کد خبر 19754

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
8 + 7 =

خدمات الکترونیک پرکاربرد